🎓 ۵ نمونه بیان مسئله – کارشناسی ارشد هنر اسلامی (نگارگری، خوشنویسی، تذهیب)
۱. افول کارکردهای معنوی در بازنمایی نگارگری معاصر
با وجود جایگاه برجسته نگارگری ایرانی در تاریخ هنر اسلامی، بسیاری از آثار معاصر صرفاً بازتکرار تکنیکها هستند و از لایههای معنایی و روایتی تهی شدهاند. تضعیف محتوای معنوی سبب فاصله گرفتن مخاطبان جوان از این هنر شده است. مسئله این پژوهش آن است که چگونه میتوان با تحلیل عناصر معنایی نگارگری کلاسیک، مدلهایی برای بازآفرینی محتوای معنوی در نگارگری معاصر ارائه کرد.
۲. کمبود مطالعه تطبیقی درباره تحول خطوط (ثلث، نسخ، نستعلیق)
با وجود تاریخ طولانی خوشنویسی اسلامی، پژوهشهای تحلیلی که تحول ساختاری خطوط مختلف را بررسی کنند، محدود است. این خلأ باعث برداشتهای سطحی از سبکشناسی خطوط شده است. مسئله این پژوهش تحلیل تطبیقی روند تحول یک یا چند خط و ارائه الگوی مستند برای تمایزات ساختاری آنهاست.
۳. ضعف در انتقال مفاهیم هندسی در تذهیب معاصر
تذهیب سنتی بر اساس هندسه دقیق شکل گرفته، اما بسیاری از آثار معاصر این ساختار هندسی را نادیده میگیرند. در نتیجه، آثار فاقد انسجام بصری و عمق معنایی میشوند. مسئله آن است که چگونه میتوان اصول هندسی اصیل تذهیب اسلامی را بازخوانی و در قالب طرحهای معاصر کاربردی کرد.
۴. ناآگاهی مخاطب امروز از نمادها و کدهای بصری هنر اسلامی
بسیاری از نمادهای نگارگری، خوشنویسی تزیینی و تذهیب برای مخاطب امروز نامفهوم شدهاند. این گسست معنایی موجب کاهش ارتباط مخاطب با آثار اسلامی شده است. مسئله این پژوهش استخراج و تحلیل نمادها و ارائه الگوهای سادهسازی برای مخاطب امروز است.
۵. ضعف در مستندسازی تکنیکهای سنتی
تکنیکهای سنتی مانند تهیه رنگدانه، کاغذسازی، قلمگیری یا زراندازی در حال فراموشیاند و بسیاری از منابع موجود ناقص یا شفاهی هستند. مسئله پژوهش آن است که چگونه میتوان یک نظام مستند، دقیق و قابل آموزش از تکنیکهای سنتی نگارگری یا تذهیب ارائه کرد.
🎓 ۵ نمونه بیان مسئله – دکتری هنر اسلامی (نگارگری، خوشنویسی، تذهیب)
۱. بحران نظریهپردازی در هنر اسلامی و نیاز به چارچوب تحلیلی نوین
با وجود حجم زیاد آثار تولیدی، نظریهپردازی درباره زیباییشناسی هنر اسلامی در ایران معاصر بسیار محدود است و اکثر تحلیلها تکرار دیدگاههای پیشین غربی یا سنتی است. مسئله این پژوهش توسعه یک چارچوب نظری بومی برای تحلیل زیباییشناسی هنر اسلامی در زمینه معاصر است.
۲. گسست میان هنر اسلامی سنتی و رویکردهای دیجیتال
فناوریهای دیجیتال فرصت بینظیری برای بازتولید هنر اسلامی فراهم کردهاند، اما هنوز مدل مشخصی برای تلفیق اصیل میان هنر سنتی و رسانه دیجیتال وجود ندارد. مسئله این است که چگونه میتوان الگویی برای پیوند میان «زیباییشناسی سنتی» و «ابزارهای نوین» (VR، انیمیشن، گرافیک دیجیتال) ارائه کرد بدون اینکه اصالت هنر از بین برود.
۳. فقدان تحلیل عمیق از نظام معناشناسی در نگارگری ایرانی
اگرچه درباره نمادها و موضوعات نگارگری پژوهشهایی انجام شده، اما هنوز یک «نظام معناشناختی جامع» که بتواند عناصر بصری، روایی، عرفانی و اسطورهای را در یک ساختار یکپارچه تحلیل کند، وجود ندارد. مسئله این پژوهش ارائه مدل معناشناسی جامع و کاربردی برای نگارگری کلاسیک و معاصر است.
۴. چالش بازتولید خوشنویسی اسلامی در فضای جهانی معاصر
با وجود جهانیشدن هنر اسلامی، خوشنویسی اسلامی هنوز به عنوان یک هنر قابل ادغام با دیزاین معاصر شناخته نشده است. بسیاری از تلاشها یا بیشازحد تزیینیاند یا ماهیت خط را از بین میبرند. مسئله این پژوهش ایجاد چارچوبی برای کاربرد خوشنویسی اسلامی در طراحی معاصر، تبلیغات، آرتورک دیجیتال و حتی برندینگ است.
۵. نبود مدل میانرشتهای برای ارتباط هنر اسلامی با عرفان، فلسفه و معماری
هنر اسلامی توسط مبانی فلسفی، عرفانی و معماری شکل گرفته، اما تحقیقات معاصر غالباً این ارتباطات را سطحی بررسی میکنند. مسئله این پژوهش آن است که چگونه میتوان یک مدل میانرشتهای ساخت که تعامل هنری ـ فلسفی ـ معماری را در سه حوزه نگارگری، خوشنویسی و تذهیب توضیح دهد و قابلیت تحلیل و آموزش داشته باشد.

