چیستی ترجمه
چنانچه به عنوان یک شغل، خدمات ترجمه تخصصی را برای مشتریان تان انجام می دهید، باید بدانید که ارائه خدمات با کیفیت کار بسیار دشواری است. همانطور که اطلاع دارید کسب و کار ترجمه خصوصا در محیط آکادمیک در سالهای اخیر تبدیل به یکی از رقابتی ترین زمینه های شغلی شده است که افراد زیادی را از موسسات گرفته تا دانشجویان به خود جلب می کند. بسته به کیفیت کار ترجمه، حجم پروژه و مدت زمان که شخص مترجم به کار اختصاص می دهد ممکن است مبالغ مختلفی به عنوان دستمزد تعیین شود.

اما باید توجه داشته باشید که جدا از مباحث مالی، خدمات ترجمه، خدماتی کاملا تخصصی و حرفه هستند که خروجی آن به دانش و تسلط مترجم و به اصول ترجمه وابستگی شدیدی دارد. بر اساس آمار ارائه شده توسط رسانه اقتصاد آنلاین چیزی در حدود 100 هزار ترجمه به صورت روزانه به موسسات ترجمه واگذار می شود که از این میان مبالغ دریافتی ممکن است بین 50 تا 120 تومان برای هر کلمه در متون تخصصی متغیر باشد. حتی این مبالغ بسته به نوع متون از قبیل کتاب، فایل ویدئویی، مقاله، روزنامه و متون وبسایت می تواند متفاوت و متغیر تعیین شود.

اهمیتترجمه مقالات و متون خصوصا از زبان انگلیسی به زبان فارسی آنقدر بالاست که این گزارش بیان می کند بیش از 70 درصد از اخبار منتشر شده در سایت های خبری برگرفته از ترجمه متون منتشر شده هستند. همانطور که پیشتر بیان کردیم، ارائه یک ترجمه دقیق و با کیفیت نیازمند تخصص، دانش و تسلط به موضوع ترجمه است. اگر به عنوان یک مشتری یا مخاطب قصد دارید بهترین و مناسب ترین ترجمه را داشته باشید می بایست دو نکته را در نظر بگیرید.

انتخاب مترجم مناسب برای هر پروژه: یکی از بزرگترین سوالاتی که در ذهن شما به عنوان یک مخاطب شکل می گیرد این است که چطور یک مترجم مناسب را انتخاب کنیم؟ برای انتخاب یک مترجم مناسب به سه نکته دقت کنید:

اولین نکته تسلط شخص مترجم به زبان انگلیسی رسمی و غیر رسمی (Native) است،

دومین نکته تسلط شخص مترجم به مباحث مرتبط به متون شما است و

سومین نکته سابقه شخص مترجم در ترجمه متون می باشد.

مترجم می بایست به متون غیر رسمی و اصطلاحات رایج زبان انگلیسی تسلط کافی داشته باشد چرا که این متون توسط یک شخص انگلیسی زبان نگارش شده است و در صورت ترجمه نادرست مباحث، مفاهیم در متن مورد نظر تغییر خواهد کرد. برای مثال اصطلاح "I am Up" را در نظر بگیرید. فرض کنید شخص مترجمی با این اصطلاح در یک کتاب که در حال ترجمه آن است روبرو می شود.
اگر بخواهیم این جمله را به صورت واژه به واژه ترجمه کنیم معنی آن می شود "من بالا هستم" که این جمله هیچ مفهومی ندارد و ممکن است ماهیت متن را تغییر دهد. اما در صورتی که این مترجم به اصطلاحات زبان انگلیسی تسلط داشته باشد، سریعا متوجه این جمله شده و می فهمد که معنی این جمله می شود "من پایه هستم". که معمولا در پاسخ به یک موقعیت و یا درخواست انجام یک فعالیت گفته می شود. نکته دوم بر این موضوع تاکید دارد که شخص مترجم می بایست بر حوزه تخصصی پروژه ای که بر عهده می گیرد، تسلط کافی داشته باشد.
فرض کنید شخص مترجمی فارغ التحصیل رشته کارآفرینی است و قصد دارد مقاله ای در حوزه مکانیک سیالات را ترجمه کند. در صورتی که شخص مترجم با واژگان تخصصی رشته مکانیک و یا سیالات آشنایی نداشته باشد، قطعا نتیجه کار مطلوب نخواهد بود و این شخص به عنوان فرد مناسبی برای ترجمه کار شما محسوب نمی شود.
در نهایت سابقه ترجمه شخص نیز بسیار اهمیت پیدا می کند، چرا که تجربه در صنعت ترجمه یکی از با ارزش ترین دارایی های شخص محسوب می شود حتی ارزشمندتر از یک دیکشنری هزار صفحه ای!!

بهره بردن از نرم افزارهای قوی و مناسب: شاید این موضوع به نوعی تقلب در فرآیند ترجمه به نظر برسد اما به هیچ وجه منظور ما از این امر ترجمه ماشینی نیست. یک مترجم با سابقه می تواند به راحتی منظور ما از بهره بردن نرم افزاری را متوجه شود و تفاوت آن را در یابد. بسیاری از مترجمان از نرم افزارها و سایت های ترجمه آنلاین به عنوان یک ابزار کمکی برای یافتن کلمات و واژه های مترادف و مناسب استفاده می کنند اما به هیچ وجه از آن برای ترجمه متنی بهره نخواهند برد.
برای مثال فرض کنید شخص مترجمی به دنبال چند معنی مترادف برای واژه انگلیسی "Use" است اما تنها کلمه "استفاده کردن" به ذهن او میرسد. در این وضعیت شخص مترجم از نرم افزارهای ترجمه آنلاین استفاده کرده و چند کلمه مترادف دیگر مانند "استعمال کردن" و یا "بهره بردن" را پیدا می کند. مترجم سعی می کند در تمامی این مراحل اصول کپی رایت را رعایت کرده و به هیچ وجه متن تحقیق را با استفاده از نرم افزارها ترجمه نکند و تنها در کنار ترجمه تخصصی توسط خودش از این پلتفرم ها نیز کمک بگیرد.
یکی دیگر از نرم افزارهای پرکاربرد برای مترجمان که تخصص انگلیسی به فارسی و فارسی به انگلیسی را دارند، استفاده از Grammarly است. این نرم افزار یکی از قدرتمندترین تکنولوژی ها در تشخیص مشکلات گرامری و نگارشی در متون انگلیسی دارد که سعی میکند همانند یک فرد انگلیسی زبان متن شما را ویرایش ادبی کند. مترجمانی که متون فارسی را به انگلیسی ترجمه می کنند معمولا برای یافتن مشکلات نگارشی و گرامری از نرم افزار Grammarly بهره می برند.

ترجمه متون انگلیسی یا هر زبان دیگری علاوه بر دانش و تخصص شخص مترجم یک فرآیند سلیقه ای است که به روشهای ترجمه شخص بستگی دارد. همانطور که پیشتر بیان کردیم ترجمه تخصصی متون تماما توسط انسان انجام می شود و با وجود اینکه هوش مصنوعی در سال های اخیر پیشرفت چشمگیری داشته است ولی همچنان نتوانسته در این زمینه با انسان رقابت کند.
شاید بتوان گفت یکی از زمینه هایی که قطعا برتری انسان بر ماشین را در دنیای صنعتی امروز به مهندسان و توسعه دهندگان هوش مصنوعی دیکته می کند، موضوعی مانند ترجمه است. بسیاری از برنامه نویسان نرم افزارهای های ترجمه آنلاین را به گونه ای طراحی کرده اند که بیشتر بر روی ترجمه کلمه به کلمه یا Word For Word Translation تمرکز دارد.
اگر به نرم افزارهای ترجمه آنلاین یک کتاب 100 صفحه ای برای ترجمه بدهید ممکن است آن را در کمتر از 10 دقیقه به طور کامل برای شما ترجمه کند اما نه متن قابل فهمی خواهد داشت نه امکان استفاده از محتوای آن وجود دارد. چرا که این برنامه ها معمولا به یک دیکشنری بسیار جامع دسترسی داشته و تمام متون را به صورت لغت به لغت ترجمه کرده و به مخاطب تحویل می دهند.
به همین دلیل در حال حاضر ترجمه ماشینی توانایی رقابت با ترجمه انسانی را ندارد و بهترین گزینه ترجمه انسانی است. اما منظور ما از اعمال سلیقه در فرآیند ترجمه چیست؟ منظور این است که اگر یک مقاله 20 صفحه ای را به بیش از 100 مترجم به صورت همزمان واگذار کنید، خروجی کار متفاوت بوده و امکان اینکه دو مترجم با نتیجه کار کاملا یکسان بیابید نزدیک به صفر است. چرا که هر کدام از آنها از روش ها، کلمات و استراتژی های منحصر به خودشان برای این کار بهره می برند که با سلیقه و تجربه شخص ارتباط مستقیم دارد.

بطور کلی مترجمان از 8 روش برای ترجمه متون استفاده می کنند که بسته به تجربه و نوع متن و یا سلیقه شخصی می توانند یک یا چند استفاده کنند. روشهای ترجمه متون عبارتند از

روش ترجمه کلمه به کلمه یا Word For Word Translation: روشی از ترجمه است که ساختار جمله اصلی در آن حفظ شده و لغات موجود در متن به واسطه رایج ترین معانی ترجمه می شوند. این روش قابلیت انتقال مفاهیم و انتقال اصطلاحات به شکل درستی را ندارد و معمولا برای جملات بسیار پیچیده به منظور درک مقدماتی از متن مورد استفاده قرار می گیرد. برخی از مترجمان سعی میکنند قبل از ترجمه یک پیشنویس مقدماتی برای پروژه خودشان آماده کنند که در آن کل متن با روش کلمه به کلمه ترجمه شده است و معمولا این کار را توسط نرم افزارهای ترجمه آنلاین انجام می دهند.

روش ترجمه تحت اللفظی یا Literal Translation: روش ترجمه تحت اللفظی نیز بسیار شبیه به ترجمه کلمه به کلمه است با این تفاوت که تغییراتی بسیار جزئی در ساختار گرامری جمله ایجاد می شود تا به زبان مورد نظر نزدیک باشد اما همچنان مفاهیم ترجمه شده با زبان اصلی فاصله بسیار زیادی خواهند داشت. میتوان گفت ترجمه تحت اللفظی یک سطح پیشرفت داده شده در پیشنویس مقدماتی محسوب می شود.

روش ترجمه متعهدانه یا Faithful Translation: روشی از ترجمه متون است که در آن شخص مترجم در یک تلاش آگاهانه سعی می کند مفاهیم موجود در متن را با پایبندی به قواعد گرامری و مفاهیم موجود در منبع اصلی به شکل دقیقی ارائه نماید. در این شرایط شخص مترجم هیچ از کلمات و واژه های موجود در متن را برای ترجمه اضافی قلمداد نکرده و تمام کلمات را در کار خود در نظر می گیرد. روش ترجمه متعهدانه سعی میکند اصطلاحات و مفاهیم را به شکل دقیقی ارائه دهد اما این موضوع که تا چه اندازه مفاهیم برای مخاطب ساده و قابل درک است در این روش در نظر گرفته نمی شود. هدف اصلی تنها پایبند بودن و متعهد بودن به متن اصلی در ترجمه است.

روش ترجمه معناشناختی یا Semantic Translation: این روش تفاوت چندانی با روش قبلی یعنی ترجمه متعهدانه ندارد اما تنها و مهمترین ویژگی آن مباحث زیباشناختی مفهومی و معنایی در ترجمه است که در این روش اعمال می شود. در ترجمه معناشناختی، شخص مترجم سعی میکند اصطلاحات و مفاهیم متن اصلی را با تعهد به مبانی گرامری به شکل دقیق منتقل کند اما در عین حال به مباحث زیباشناختی متن ترجمه شده نیز توجه دارد. برای مثال از افعال تکراری استفاده نمیکند و یا لغاتی ادبی و رسمی استفاده می کند تا غنای ترجمه را بالاتر ببرد. البته در این روش میزان تعهد به متن همانند روش ترجمه متعهدانه نیست و تا حدی از آن کمتر است.

روش ترجمه ارتباطی یا Communicative Translation: این روش از ترجمه به تخصص، تجربه و دانش بالایی نیاز دارد و در آن مترجم سعی می کند علاوه بر پایبندی کامل به مفاهیم و اصطلاحات ارائه شده در متن اصلی به قابل فهم بودن متن نیز تعهد داشته باشد. دراین روش مترجم باید تمام متن را بدون کمی و کاستی به زبان مقصد انتقال داده و مفاهیم را به شکلی کاملا ساده و قابل فهم برای مخاطب ارائه نماید که فرآیندی بسیار دشوار و پیچیده است. شاید بتوان گفت تعداد بسیار اندکی از اشخاص و متخصصان فعال در زمینه ترجمه متون به زبان های مختلف قادر به انجام ترجمه ارتباطی یا Communicative Translationهستند.

روش ترجمه اصطلاحی یا Idiomatic Translation: در این روش شخص مترجم یک ترجمه کاملا غیر رسمی و به اصطلاح خودمانی از ترجمه برای مخاطب ارائه می دهد. ممکن است در این فرآیند تا حدی از تعهد و پایبندی به متن اصلی کاسته شود و مفاهیم به شکل اصلی آن منتقل نشوند ولی یکی از قابل فهم ترین و جذاب ترین متون ترجمه برای خوانندگان از نوع Idiomatic translation است.

روش ترجمه آزاد یا Free Translation: مترجم در این روش از ترجمه تنها متعهد به انتقال مفاهیم است و آن را هر طور که بخواهد انتقال می دهد. ممکن است مفهوم یک متن کاملا تخصصی را در قالب یک بیت شعر یا یک جدول به مخاطب ارائه نماید. تنها تعهد مترجم در این زمینه پایبندی به مفهوم متن اصلی و قابل فهم کردن و ایجاد جذابیت بصری برای مخاطب است. معمولا در این روش از ترجمه فایل تهیه شده طولانی تر از فایل اصلی است چرا که انتقال مفاهیم به شکلی جذاب برای مخاطب نیازمند اختصاص زمان طولانی تر و استفاده از کلمات و عباراتی زیبا تر است.

روش ترجمه سازگار یا Adaptation Translation: این روش یکی از آزادانه ترین روش های ترجمه متن است که معمولا در آثار هنری، اشعار و نمایشنامه ها مورد استفاده قرار می گیرد. در این روش تنها ساختار، تم اصلی و ویژگی های برجسته یک اثر حفظ شده و سایر مفاهیم و عبارات مطابق با زبان و فرهنگ مقصد سازگار شده و تغییر پیدا می کنند. شاید بتوان گفت این روش به معنای نگارش مجدد یک اثر بر گرفته از کار شخصی دیگر است.

مقالات ISI      مقالات  ISC               

شاخص کارداشیان (K-Index)، به نام کیم کارداشیان، معیاری طنزآمیز از اختلاف بین نمایه رسانه های اجتماعی یک دانشمند و سابقه انتشار است.[1][2] این معیار که توسط نیل هال در سال 2014 پیشنهاد شد، تعداد دنبال‌کنندگانی را که یک دانشمند محقق در توییتر دارد با تعداد استنادهایی که برای کار بررسی شده خود دارند، مقایسه می‌کند.

تعریف
رابطه بین تعداد مورد انتظار دنبال کنندگان توییتر (F) با توجه به تعداد نقل قول ها (C) به شرح زیر است:

{\displaystyle F(C)=43.3C^{0.32}}
که از حساب‌های توییتر و تعداد استنادهای «انتخاب تصادفی 40 دانشمند» در سال 2014 مشتق شده است.[1] بنابراین شاخص کارداشیان به صورت زیر محاسبه می شود:

{\displaystyle {\text{K-index}}={\frac {F_{a}}{F(C)}}}

 که در آن Fa تعداد واقعی فالوورهای توییتر محقق X و F(C) عددی است که محقق با توجه به استنادات خود باید داشته باشد.

شاخص K بالا نشان دهنده شهرت علمی بیش از حد است در حالی که شاخص K پایین نشان می دهد که یک دانشمند کم ارزش شده است. به گفته نویسنده هال، محققانی که شاخص آنها  K > 5 است را می توان «کارداشیان علم» در نظر گرفت. هال نوشت:

من پیشنهاد می کنم که همه دانشمندان به صورت سالانه شاخص K خود را محاسبه کنند و آن را در نمایه توییتر خود قرار دهند. این نه تنها به دیگران کمک می‌کند تا تصمیم بگیرند که چقدر باید به خرد ۱۴۰ کاراکتری یک شخص بدهند، بلکه می‌تواند انگیزه‌ای باشد - اگر شاخص K شما بالاتر از ۵ باشد، وقت آن است که از توییتر خارج شوید و آن مقالات را بنویسید.

هال همچنین با توجه به تفاوت جنسیتی در نمونه خود "یک یادداشت جدی" اضافه کرد. از 14 دانشمند زن، 11 دانشمند دارای شاخص های K پایین تر از پیش بینی شده بودند، در حالی که تنها یکی از دانشمندان با شاخص بالا زن بود.

در 11 فوریه 2022، در توییتر، نیل هال اظهار داشت که او قصد دارد شاخص کارداشیان را "کاوش در معیارها باشد نه کارداشیان" و اینکه "کل فرضیه طنز است".

References

  1. Jump up to:a b c d Hall, N (July 30, 2014). "The Kardashian index: a measure of discrepant social media profile for scientists" (PDF)Genome Biology15 (7): 424. doi:10.1186/s13059-014-0424-0PMC 4165362PMID 25315513. Retrieved August 15, 2014.
  2. Jump up to:a b c Griggs, Mary Beth (August 15, 2014). "When Scientists, Social Media, and the Kardashians Collide"Smithsonian Magazine. Retrieved 2022-04-17The paper, meant to be satirical, was titled 'The Kardashian index: a measure of discrepant social media profile for scientists' ....
  3. ^ Hall, Neil [@neilhall_uk] (11 February 2022). "@GidMK @WvSchaik It's a dig at metrics not Kardashians. It's like taking a quiz to see what character from Game of Thrones you are and finding out you're Joffrey Baratheon. It doesn't matter - it's not a real test. Thankfully" (Tweet). Archived from the original on 14 February 2022. Retrieved 21 February 2022 – via Twitter.
  4. ^ Bradnam, Keith (July 31, 2014). "The Tesla index: a measure of social isolation for scientists"ACGT. Retrieved 2022-04-20.
  5. ^ Rothkopf, Joanna (2014-08-04). "The Kardashian index and the 10 best #alternatesciencemetrics tweets"Salon. Archived from the original on 2014-08-07. Retrieved 2022-04-20.
  6. ^ Knapton, Sarah (February 15, 2022). "Lockdown debate skewed because sceptical scientists were shunned on social media"The TelegraphISSN 0307-1235. Retrieved March 3, 2022.
  7. ^ Ioannidis, John (February 1, 2022). "Citation impact and social media visibility of Great Barrington and John Snow signatories for COVID-19 strategy"BMJ Open12 (2): e052891. doi:10.1136/bmjopen-2021-052891ISSN 2044-6055PMC 8829837PMID 35140152.
  8. ^ "Introducing the "K Index"".
  9. ^ "Citations are not a measure of quality". Archived from the original on 2014-08-19.
  10. ^ Houstein, Stefanie; Peters, Isabella; Sugimoto, Cassidy R.; Thelwall, Mike; Larivière, Vincent (April 2014). "Tweeting biomedicine: An analysis of tweets and citations in the biomedical literature". Journal of the Association for Information Science and Technology65 (4): 656–669. arXiv:1308.1838doi:10.1002/asi.23101S2CID 11113356.

می‌توانیم اسم آن را پیش پروپوزال موضوعی، سند مفهومی (Concept Paper)، کاغذ سفید(White Paper)یا هر چیز دیگر بگذاریم، اما چیزی که امروزه قابل ملاحظه است این است که بسیاری از کسب و کارها و سرمایه‌گذاران این سند را در اولویت تصمیم‌گیری قرار می‌دهند. بسیاری از سازمان‌ها، مدیران، سرمایه‌گذاران و مخاطبان زمانی که با یک موضوع جدید مواجه می‌شوند نیاز به اطلاعاتی مختصر در مورد آن دارند تا بتوانند تصمیمات مقتضی را اتخاذ کنند.
نگارش پیش پروپوزال موضوعی به پژوهشگر این امکان را می‌دهد تا اطلاعات مختصر و مفیدی را در یک زمینه یا موضوع خاص که لزوما تجاری یا دانشگاهی نیست در اختیار مخاطبان خود قرار دهد. ارائه پیش پروپوزال موضوعی بر خلاف پیش پروپوزال دانشگاهی و تجاری اندکی دشوارتر است، چرا که بخشبندی و فاکتورهای محتوایی در آن، بسته به موضوع، هدف پژوهشگر و نوع مخاطب متفاوت خواهد بود.
اگر بخواهیم یک مثال ملموس‌تر برای پیش پروپوزال موضوعی ارائه کنیم بهترین انتخاب "مصاحبه شغلی"است. فرض کنید شما به عنوان یک متخصص IT برای استخدام در یک شرکت بزرگ و معتبر کاندید شده‌اید و اولین قدم برای شروع به کار در آن شرکت انجام مصاحبه از طرف شخص مدیر یا مسئول گزینش خواهد بود. در فرآیند مصاحبه سوالاتی مرتبط با سابقه شغلی، پیشینه تحصیلی، تسلط به نرم افزارهای مشخص و غیره از فرد مصاحبه شونده پرسیده می‌شود و یک دید کلی به مدیر یا مسئول استخدام داده می‌شود.
نگارش پیش پروپوزال موضوعی نیز دقیقا مشابه مصاحبه شغلی است که به فرد سرمایه‌گذار یا مدیر موسسه یک دید کلی از موضوع مورد نظر شما خواهد داد و ابعاد مختلف موضوع را برای مخاطب شما مشخص می‌کند. همواره توجه داشته باشید که نوشتن یک پیش پروپوزال موضوعی استاندارد و دقیق برای شخص نگارنده یک مزیت رقابتی نسبت به سایرین ایجاد می‌کند و شانس وی را برای گرفتن پذیرش بالا می‌برد. از مهمترین دلایلی که موجب رد شدن پیش پروپوزال موضوعی شما از طرف شخص سرمایه‌گذار و یا مدیر یک موسسه می‌شود، می‌توان به کوتاه و ناقص بودن اطلاعات داخل پیش پروپوزال، محتوای غیر مرتبط و غیر استاندارد و در نهایت عدم وجود جذابیت در محتوای ارائه شده، اشاره کرد.

نگارش پیش پروپوزال موضوعی کارشناسی ارشد و دکتری

 این طرز فکر که پیش پروپوزال موضوعی یک پروپوزال مختصر شده و کوتاه شده است کاملا اشتباه بوده و نتایج نامطلوبی در پی خواهد داشت. هدف از نگارش پیش پروپوزال موضوعی جذب کردن مخاطب و ترغیب وی برای مطالعه پروپوزال و طرح اصلی است.
بنابراین اولویت اول در نگارش پیش پروپوزال ایجاد جذابیت و ترغیب مخاطب است که نیاز به دانش، مهارت و تجربه بالایی دارد. همان‌طور که پیشتر بیان کردیم، پیش پروپوزال موضوعی با توجه به هدف، عنوان و مخاطب می‌تواند محتوا و بخش‌بندی‌های متفاوتی داشته باشد اما برای نگارش یک طرح پیشنهادی قابل قبول نیاز است که یک بخش‌بندی و چارچوب استاندارد ارائه کنیم. در ادامه سعی می‌کنیم 4 بخش اصلی که در پیش پروپوزال‌های موضوعی مشترک است را ارائه کنیم.
خلاصه موضوعی (Summary): این بخش اولین، مهمترین و اساسی‌ترین قسمت در پیش پروپوزال موضوعی است که می‌تواند در نگاه اول مخاطب را جذب یا دفع کند. در این بخش به ارائه خلاصه‌ای از اهداف اصلی طرح، ماهیت موضوع، معرفی آن و سایر مباحث مرتبط اشاره شده و مخاطب را ترغیب به بررسی بیشتر پیش پروپوزال می‌کنیم. در صورتی که این بخش از پیش پروپوزال نتواند نظر مخاطبان را به خود جلب کند به احتمال بسیار زیاد طرح ارائه شده توسط شما رد خواهد شد.
به این بخش از پیش پروپوزال موضوعی، خلاصه اجرایی یا Executive Summary نیز گفته می‌شود. بدین معنا که فاکتورهای اجرایی و جذاب موضوع مورد‌نظر می‌بایست در این بخش مطرح شوند. از جمله این موارد می‌توان به اهداف اصلی پروژه، معرفی موضوع، ماهیت پروژه، روش پیاده‌سازی و اجرای آن، محدودیت‌های زمانی، پیشبینی درآمدی، برنامه انجام و پیشبرد آن اشاره کرد که باتوجه به موضوع انتخابی شما برخی از این توضیحات حذف شده و مباحث جدید اضافه خواهند شد.
اطلاعات سازمانی (Organizational Information): اهمیت نگارش اطلاعات سازمانی در پیش پروپوزال موضوعی بسیار بالا است، چرا که کاربرد موضوع مطرح شده و همچنین راه‌حل را به مخاطب نشان می‌دهد. این بخش در پیش پروپوزال دانشگاهی مقدمه (Introduction) و در پیش پروپوزال تجاری و صنعتی با عنوان شرح پروژه (Project Description) شناخته می‌شود. معمولا در این بخش کاربرد یک پروژه، اهداف اجرایی و راه‌حل‌های مستند ارائه می‌شود.
در این بخش همچنین در صورت وجود حمایت سازمانی از طرح شما می‌توانید خلاصه‌ای از فعالیت‌ها و پیشینه اجرایی همکاران‌تان ارائه نمایید. محتوای ارائه شده در این بخش نباید بسیار طولانی بوده و موجب خستگی مخاطب نسبت به محتوای پیش پروپوزال شود. ازجمله موارد مهمی که در این بخش ارائه می‌شوند عبارتند از معرفی سازمان و موسسه حامی پروژه، خلاصه‌ای از برنامه اجرایی که می‌بایست در بخش بعدی به صورت تکمیلی آن را بیان کرد، مزیت‌ها و نقاط قوت‌کاری شما نسبت به سایر رقبا، تبیین موضوع مورد‌نظر و اهمیت آن در برطرف کردن مشکلات پیش روی سرمایه‌گذاران و در‌نهایت سابقه اجرایی و موفقیت‌های پیشین سازمان برای جذب بیشتر و بهتر مخاطبان به طرح پیشنهادی.
توجه داشته باشید که در زمان نوشتن پیش پروپوزال موضوعی خصوصا ارائه بخش اطلاعات سازمانی می‌‌توانید از تصاویر، جداول، نمودار و اشکال آماری نیز استفاده کنید. هیچگاه سعی نکنید اطلاعات اضافی از کارکنان سازمانی، کارکنان عملیاتی پروژه و مطالب غیر مرتبط به عنوان مورد نظرتان را در پیش پروپوزال موضوعی بگنجانید، چرا که حجم بالای مطالب و وجود مباحث غیر مرتبط در این بخش می‌تواند تاثیر منفی بر تصمیم نهایی سرمایه‌گذار داشته باشد.
برنامه کاری (Work Plan): این بخش به برنامه عملیاتی و اجرایی در پیش پروپوزال موضوعی اشاره دارد که می‌بایست منطبق بر مشکل بیان شده در بخش قبلی ارائه و تبیین گردد. معمولا به این بخش برنامه کار و مسئله (Problem and Work Plan) گفته می‌شود، چرا که پس از ارائه توضیحاتی دقیق در مورد مشکل موجود و پیش روی سرمایه‌گذاران اقدام به ارائه برنامه‌ای مدون و قابل اجرا برای حل مشکل می‌کنیم.
این بخش در پیش پروپوزال موضوعی با عناوینی مانند برنامه عملیاتی (Action Plan) و حوزه کاری (Scope of Work) نیز شناخته می‌شود. در این بخش شخص پژوهشگر باید بتواند یک برنامه زمانی و مرحله‌ای برای پیشبرد پروژه ارائه کرده و جزئیات عملیاتی آن را در هر مرحله بیان کند. مطالب موجود در این بخش از پیش پروپوزال موضوعی معمولا به صورت یک جدول زمانی به همراه جزئیات عملیاتی مربوط به هر بخش و تقسیم‌بندی مسئولیتی مسئولان اجرایی پروژه ارائه می‌شود.
بطور کلی اگر بخواهیم برنامه کاری (Work Plan) را در یک قالب استاندارد تعریف کنیم باید بگوییم بخشی از پیش پروپوزال موضوعی است که به سوالات زیر پاسخ می‌دهد:

  • برای بر‌طرف کردن مشکل قصد انجام چه کاری را دارید؟
  • چطور می‌خواهید پروژه مورد نظرتان را پیاده‌سازی کنید؟
  • برنامه زمانی برای پیاده‌سازی پروژه چگونه خواهد بود؟
  • هر شخص در این پروژه چه نقش‌ها و مسئولیت‌هایی را برعهده دارد؟
  • و در نهایت معیار و ابزار برای اندازه‌گیری پیشرفت پروژه چگونه تعریف شده است؟

    نگارش پیش پروپوزال موضوعی کارشناسی ارشد و دکتری

همواره به یاد داشته باشید کیفیت و کاربردی بودن یک طرح، با برنامه عملیاتی و اجرایی آن سنجیده می‌شود. اگر در زمان ارائه پیش پروپوزال موضوعی یک برنامه کاری (Work Plan) غیر قابل اجرا و بی‌کیفیت ارائه کنید به احتمال زیاد طرح شما با شکست مواجه خواهد شد. بنابراین توجه داشته باشید که برنامه عملیاتی و اجرایی در پیش پروپوزال موضوعی تضمین‌کننده موفقیت یا شکست پروژه شما خواهد بود.
بودجه‌بندی (Budget): جذاب‌ترین و تاثیرگذارترین بخش از پیش پروپوزال موضوعی در تصمیم‌گیری نهایی یک سرمایه‌گذار سرفصل مربوط به بودجه‌بندی است. در این بخش هزینه‌های انجام پروژه پیش‌بینی شده و نقش مالی و حمایتی هر شخص یا موسسه به عنوان سرمایه‌گذار و یا همکار در طرح مورد نظر مشخص می‌شود. اما فاکتوری که در پیش پروپوزال موضوعی وجود دارد که آن را از سایر طرح های پیشنهادی متمایز می‌کند نوع و ارائه قالب بودجه‌بندی خواهد بود.
بطور کلی برای تدوین بخش بودجه‌بندی به صورت کاملا استاندارد نیاز است که 3 فاکتور اصلی را مورد توجه قرار دهیم که هر شخص با توجه به عنوان مورد‌نظرش می‌تواند یکی از این فاکتورها را حذف کرده یا فاکتور جدیدی به آن بیافزاید.
اولین فاکتور بودجه‌بندی در پیش پروپوزال موضوعی مربوط به تخمین هزینه انجام طرح(Cost Estimation) است که در آن یک پیشبینی دقیق مبتنی بر اسناد و برنامه عملیاتی در هر فاز به سرمایه‌‌گذار ارائه می‌شود.
دومین فاکتور مربوط به تخمین هزینه‌های غیرقابل پیشبینی یا برنامه‌ریزی نشده است که با عنوان تشدید هزینه (Cost Escalation) از آن یاد می‌‌شود. معمولا در بودجه‌بندی پروژه یک بازه هزینه‌ای به عنوان هزینه‌های پیش‌بینی نشده در نظر گرفته می‌شود تا در صورت تغییر روند پروژه و افزایش قیمت‌ها، پروژه کنسل نشود.
سومین و مهمترین فاکتور تخصیص بودجه(Cost Assignment) است که به وسیله آن شخص پژوهشگر بر اساس برنامه زمانی و مرحله‌ای می‌تواند هزینه اختصاص یافته به هر فاز عملیاتی را ارائه و تبیین نماید. سعی کنید هزینه‌ها در بخش بودجه‌بندی بگونه‌ای ارائه شوند که در مقابل درآمدها و منافع حاصل از عملیاتی شده پروژه قابل توجیه باشند تا شانس شما برای پذیرش طرح بالاتر برود.
پیش پروپوزال دانشگاهی - پیش پروپوزال غیر دانشگاهی - پروپوزال غیر دانشگاهی