نشر نیوز
ارزهای دیجیتال
کارآفرینی
- توضیحات
- بازدید: 9739
کار آفرینی و ایجاد ارزش و ثروت در ابعاد مالیو معنوی تعبیری فراگیر شده است که اینروزها از آن به عناون کار آفرینی یاد میشود .
عده ای دیگر با تعبیر ایجاد کار و شغل از آن نام میبرند و با ترکیب آفرینش کار و ایجاد شغل آن را ترجمه میکنند . آنچه که میتواند دارای اهمیت جدی و انکار ناپذیر باشد وجود ایده ای است که به واسطه آن چیزی خلق و یا باز آفینی و یا باز ارایی و یا بازتولید و... شود .یعنی کارآفرینی به نوعی با فلسفه نگاه تازه پیوندی عجیب دارد . با نگاه تازه میتوان از زیر فرسنگها آوار مادی و معنوی و فرهنگی و اجتماعی اتفاقی جدید را رقم زد که از زاویه ای جدید و مغفول مانده موضوعی را بازآفرینی کند .این تازگی چون با خلق همسایه دیوار به دیوار و گاهی هم خانه و هم نشین است جذابیتی بالایی برای نوع انسانی دارد چرا که انسان با خلق به خداگونگی میرسد و هم به تعبیر مکاتب اومانیستی و انسان محور و هم به تعبی ادیان خدامحور انسان را به شادابی و تحول و تقرب میرساند حال یکی تقرب به ابر مرد و ابر زن روزی زمین و در زمان خود یا آینده و یکی به خلیفه خدا بر روی زمین لذا هر دو را تا اوج رهنمون میشود پس معمولا جوامع را به سمت خود میکشاند و باعث تههیج میگردد گاهی در قدرت گاهی در ثروت گاهی در یک ارزش افزوده فرهنگی و هزاران هزار گونه ای که در هر انسانی میتواند به شکلی خود را بروز دهد دریکی نیک و نیکو در یکی اهریمنی و پلید دریکی با ذاتی خیر خواهانه ودر دیگری با ذاتی شرور و بین این دو طیفی بسیار پیوسته و به دور از منطق صفر و یک پا برجاست.
با این تعبیر تمام نوآوران عرصه های مختلف علمی و فرهنگی و هنری و سیاسی و اجتماعی و ... کارآفرین تلقی میشوند تمام افرادی که به نوعی راهی و یادی از انها داریم .چه بقال سرکوچه و چه هیتلر و چنگیز خان و نرون چه چارلی چاپلین و لرل و هاردی و هرلد لوید و سایر بزرگاه فرهنگ جامع هنر و چه سیاستمداران عرصه های مختلف کوروش کبیر و اسکندر مقدونی و ارسطو و افلاطون و ارشمیدس و فرعون و ملقمه ای که هزاران هزار نام از ان درخواهد امد .ابن سینا کارآفرین عرصه طبابت و پزشکی و ارسطو نابغه عرصه منطق و ارغنون و خلاصه این قصه سر دراز دارد .
همیشه تعاریف بنیادی کار را به فلسفه و تعمق و فراگیری میکشانند و و قتی کار عملیاتی میخواهیم باید از لایه های درونی فاصله گرفته و به لایه های بیرونی تر تمرکز کنیم تا بتوانیم با جهان واقعیتها دست و پنجه نرم کنیم جهان نظریات جهان حقایق هستند که مکان فیزیکی ندارند و در اذهان ما به صورت نرافزار و سیستم عامل انسانی جریان دارند و مسایل بیرونی به جهان فیزیکی و تحقق در عالم واقع برمیگردند .
کارآفرینی پلی است بین این دو چرا که یک رویا را از مرحله خیال و تخیل به جهان واقعیت پیوند میزند و تحقق یک خیال و آرمان است.
ادامه دارد...
سری کتابهای آموختن برای بهتر زیستن.
پروژه پیش رو تلاشی است برای ایجاد مهارت،و نهادینه کردن دانشی که در زمینه های مختلف می آموزیم، به طوری که به بهتر زیستن ماکمک کند . آموزش بدون هدف عقیم است،و از خود فرزند و وارثی به جای نمیگذارد، ولی آموزش مولد، مهارتی فرزند زا و ارزش آفرین است .
لذا در پروژه پیش رو عظم آن داریم که از جنبه های مختلف برای یک انسان امروزین دانشگاه رفته یا نرفته اسباب و ابزاری ارایه کنیم که بتواند برای زندگی کردن، از مهارتهای چند بعدی مورد نیاز و گریز ناپذیر انسان امروزی، در ابعاد گوناگون، برخوردار شود و به قولی موجودی تک ساحتی و تک بعدی نباشد طوری که درتلاطم حوادث روزگار، هر بار در گوشه ای اسیر شده و بی پناه بماند. انسان روزگار ما باید چیزی شبیه آچار فرانسه باشد و انگار تاریخ رجعت به عقب کرده است.
در گذشتگان دور مثلا زمان افلاطون و ارسطو میگفتند فلانی فیلسوف است و همه چیز دان، در ان زمان عمق دانش بشری و جزییات آن خیلی کمتر بود، و بیشتر، دانش در حال رشد سطحی بود تا عمقی، ولی در روزگار ما دانش در حال رشد نمایی نقطه ای و خطی و سطحی و حجمی و چند بعدی و چند وجهی است. به فرمولاسیونی از رشد علم و دانش رسیده ایم که فرموله کردن آن دستخوش چالش و بحث و گفتگویی جدی ست . در دنیای قدیم عمق کم ولی توسعه سطحی انسان شاید زیاد بود و در گذر تاریخ به دوران تخصص رسیدیم و عمق دانشها به سالهای نوری رسیده و بیشتر و بیشتر هم میشود .ولی نکته جالب انکه برای زندگی به معنای ساده آن که بستری از آرامش و اطمینان و اعتماد به نفس را به ارمغان میآورد این رهیافت عمیق و دقیق برای انسان و روحیات او شکننده و نابود گر است .
انسان امروز آنقدر در جزییات و تکثر و تعدد گرفتار شده که دچار کلاف سر در گمی شده و گره کوری پیش رو دارد که با دندان هم شاید باز نمیشود. به هر سو که میرود به تخصصی عمیق و دقیق برای پوشش خواسته های درون و برون خود نیازمند است و حال انکه مجالی برای این همه تعمق متکثر در آفاق ندارد و فرصت این همه تنوع آموزی و مهارت سازی را نمیتواند داشته باشد.
ولی در این کشاکش دهر فعلا آنچه ملموس و محسوس و آشکار است این که گویی انسان زمان ما بیش از تخصص یا حداقل هم پای تخصص به حکمت هم نیازمند است و ان دانشی است که هماهنگ کننده و متعادل کننده آموخته ها و اندوخته های دیگر است یک مجموعه موذون و منظمی که بتوان هر روز در آن مجموعه دانش و بینش را تجمیع کرد و با اقوال مختلفی که هست بتوان در یک منظومه درون سازگار همگرا و نسبتا هم سو این انباشته ها را سامان بخشید.
تا در تعارض درونی با هم باعث فروپاشی و فیسیون هسته ای نشوند و در عوض به فوزیون و هم جوشی و اتحاد و بالنگر رهنمون گردند .
از هر باغی گلی بچین و باغبان دایم هیچ باغی نشو . شاید فعلا و درس موقت این روش و منش را مینمایاند . چرا که تاریخ نشان داده که هیچ آورده درونی یا برونی برای بشر وقتی با دست بشر پیاده شده نتوانسته سعادت کامل را به عموم مردم جهان هدیه کند.
و این قاعده شامل حال علم و ادیان و مکاتب مختلفی است که در طول تاریخ با افراط و تفریط نوع انسان حتی اگر با ژنوم و نطفه خوب هم شروع شده ولی وقتی به فرزندی برومند تبدیل گشته متاسفانه در خیلی از موارد نابود گر هستی خود و مولد خود و بالنده خود شده است.
علم بر ضد علم و دین بر علیه دین و قوم بر علیه قوم و زبان بر علیه زبان و نژاد بر علیه نژاد و رنگ بر علیه رنگ و ... هر چند که عمده پیام ادیان معرفی برنامه جهانی انسان اخلاق گرا و ارزش مدار و هدف گرا و نتیجه گرا بوده است، لاکن حتی در عمل دانش آموختگان و تجربه یافتگان این مکاتب هم اعم از ادیان یا ایسم های انسانی، راه به آنجا که ادعا کرده اند، و آرمان شهری که به تصویر کشیده اند، نبرده اند.
درس نامه دانشگاهی(علوم پزشکی).
به نام آنكه جان را فكرت آموخت
دانشجوي پزشكي حداقل از زماني كه بر بالين بيمار حاضر ميشود، با نيم نگاهي به خاتمه دوران پزشكي عمومي به نوعي تمايل خود را به ادامه تحصيل در يكي از رشتههاي تخصصي ارزيابي مينمايد. ولي متأسفانه سيستم آموزشي موجود ما در كشف استعدادها و هدايت مناسب دانشجويان به سمت رشتههاي مورد علاقه آنها از كارايي منابسي برخوردار نبوده، و كمبود امكانات و موقعيتهاي تحصيلي تخصصي نيز عملاً عده كثيري از اين مجموعه توانمند و با استعداد را از ادامة تحصيلات تخصصي باز ميدارد. دبيرخانه شوراي آموزش پزشكي و تخصصي كشور كه در ميانه راه تحصيلات پزشكي قرار دارد به اميد آنكه با تدارك بستري مناسب بتواند مسير شفافتري را حداقل براي بخشي از اين مجموعة مستعد و لايق فراهم سازد، تصور ميكند اطلاع رساني دقيق بدون شك نقش موثري در راهيابي مناسب داوطلبان ادامه تحصيل در سطوح مختلف تحصيلي اعم از تخصصي و فوق تخصصي داشته باشد . چرا كه بدون شك سنگ بناي هر گونه برنامهريزي اصولي، آگاهي كامل از تمامي دادهها و اطلاعاتي است كه به نوعي با برنامه مورد نظر در ارتباطند. از اين رو در جريان آماده سازي كتاب حاضر كه حاصل زحمات چندين ماهة گروه مؤلفين آن است ، تلاش گرديده تا با جمعآوري اطلاعات مرتبط ، مرجع مناسبي براي مراجعة پزشكان عمومي ، دستياران ، متخصصين و نيز دست اندر كاران امور آموزشي كشور فراهم گردد . به اميد آنكه اين اقدام از يكسو مورد اقبال مخاطبين خود قرار گرفته و از سوي ديگر مسؤولين بعدي دبير خانه را نيز به ادامه اين مسير ترغيب نمايد .
دبيرخانه شوراي آموزش پزشكی و تخصصی كشور
سخن يادگار است و ما رفتنی به گيتی نماند مگر گفتنی (حكيم فردوسي)
مقالی كه پيش رو داريد، حاصل 10 ماه تحقيق و تفحص در سيستم آموزش تخصصی پزشكی است. تحقيقی كه حداقل برای دستاندركاران آن، روشنگر بسياري از نقاط ضعف و بعضاً نقاط قوت سيستم آموزشي پزشكي بوده است.
هدف نگارش اين مقال، معرفي تواناييهاي آموزشي و درماني دانشگاههاي علوم پزشكي كشور به داوطلباني است كه قصد ادامه تحصيل در يكي از رشتههاي تخصصي پزشكي را دارند . با اين هدف كار نظري و عملي تدوين اين مجموعه از بهمن ماه 1376 آغاز و در شهريور ماه 1377 خاتمه يافت. جمعآوري اطلاعات با ارسال پرسشنامهها و مراجعه به كلية دانشگاههاي واجد دورههاي آموزشي تخصصي انجام پذيرفت .اطلاعات هر دانشگاه در چند نوبت بازنگري و تصحيح شد و در نهايت پرسشنامههاي تكميل شده با تأييد و مهر دانشگاههاي ذيربط، جهت ارايه در مجموعه حاضر مورد پردازش قرار گرفت . ذكر اين نكته الزامي است كه اطلاعات جمع آوري شده مربوط به نيمسال دوم سال تحصيلي 77-1376 ميباشد.
اگر چه انگيزه اوليه تدوين اين مجموعه، آشنا نمودن داوطلبان دستياري رشتههاي تخصصي، فوق تخصصي و تحصيلات تكميلي ( فلوشيپ) با امكانات دانشگاههاي واجد دورههاي آموزشي فوقالذكر بود، اما حاصل كار طيف وسيعتري از جامعه پزشكي و بخصوص برنامهريزان آموزشي و بهداشتي را مخاطب قرار ميدهد .
بدون ترديد مهمترين اصل در هر برنامهريزي، شناخت امكانات موجود و عوامل موثر در سيستم مورد نظر است . به بيان خاص، برنامهريزي در آموزش پزشكي ، مستلزم شناخت سيستم آموزشي پزشكي و خدمات بهداشتي درماني است. با در نظر گرفتن اين نكته ميتوان به علت عدم تطابق اهداف مفروض در برنامهريزيها، با نتايج عملي آنها پيبرد . به زعم نگارندگان و دستاندركاران تدوين مقال حاضر، نحوه انبار سازي اطلاعات در دانشگاههاي علوم پزشكي كشور، سيستم آموزش پزشكي را در عمل غير قابل شناسايي ميسازد . عدم دستيابي پژوهشگران به اطلاعاتي كه بطور روزمره در دانشگاههاي كشور مكرراً مورد ثبت و ضبط قرار ميگيرد ، شاهدي براين مدعا است.
گروه تدوين كنندة اين مجموعه مدعي بالاترين ميزان دقت، براي اطلاعات مندرج در كتاب هستند. با اين حال خود را از خطا مبري نميدانند . اميدواريم خوانندگان گرامي در اين قدم نخست ، پوزش ما را در مورد اشتباهات احتمالي و نقايصي كه براي آن دليلي جز بيتجربگي نميدانيم ، بپذيرند.
سخن آخر اين كه، سال 1998 ، هشتاد و سومين ويرايش كتاب Gradduate Medical Education Directory منتشر شد. اميدواريم و برآنيم تا كتاب حاضر آخرين ويرايش آن نباشد .
سخن آغازين
گسترش روز افزون دانش پزشكي در عصر حاضر از يك سو موجب تنوع رشتههاي تخصصي و فوق تخصصي و از سوي ديگر وسعت حيطه عملكرد و دانستهها در هر يك از رشتهها گرديده است. شاخههاي مختلف علوم پزشكي از لحاظ سهم مباحث تئوريك، استفاده از فناوري و اقدامات باليني و عملي با يكديگر تفاوتهاي عمدهاي دارند. شكي نيست كه پيشرفت هر يك از شاخههاي علوم پزشكي دراين مرز و بوم منوط به حضور متخصصين توانمند و محققين پر تلاش در آن رشته است و اين امر ميسر نميشود مگر از طريق شناخت استعدادها و علايق پزشكان جوان و هدايت آنها به سوي رشتههايي كه امكان بهرهگيري موثر از توانمندي ذاتي خويش را بيابند و تلاش چندين ساله ايشان به ثمر نشيند.
اطلاع رساني مناسب و دقيق به شركتكنندگان در آموزش پذيرش دستيار تخصصي، گامي در جهت هدايت صحيح استعدادها و پيش نيازي براي تربيت نيروي تخصصي توانمند در دانشگاههاي علوم پزشكي كشور به حساب ميآيد . دراين ميان آنچه نبايد ناديده گرفته شود، نقش خطير نظام آموزش پزكشي ، در سطح وزارتخانه و دانشگاه، در به بار نشاندن اين استعدادها و تربيت نيروي تخصصي لايق و كارآمد است.
گردآوردندگان اين مقال اميدوارند كه ثمرة تلاش ايشان در امر خطير اطلاعرساني حرفهاي به جامعه پزشكي موثر واقع گردد و در پيشرفت دانش پزشكي در كشور سهمي داشته باشد .