امتیاز کاربران

ستاره فعالستاره فعالستاره فعالستاره فعالستاره فعال
 

اهداف كلی

انتظار میرود دستياران در پايان دورة آموزش تخصصی خود:

1 – دانش كسب شده را در كار حرفه‌اي خود به عنوان پزشك متخصص آسيب شناسي به كار گيرند .

2 – پاسخگويي موارد مشاوره از طرف همكاران ساير رشته‌هاي پزشكي بوده، در موارد لازم در آموزش ايشان در ارتباط با خدمات آزمايشگاهي اقدام نمايند.

3 – مشكلات علمي ، اداري و اجرايي آزمايشگاه را تشخيص داده روشهاي مناسب را براي رفع آنها به كار گيرند و در آموزش كاركنان آزمايشگاه فعال باشند .

4 – مجموعة اطلاعات آزمايشگاهي بيماران را جمع بندي كرده ، باتطبيق آنها با وضعيت باليني بيمار نتيجه را جهت تعيين علت بيماري، چگونگي بيماري‌زايي، وكمك به رد يا تأييد تشخيص، پيشگيري، پيگيري، درمان و تعيين پيش‌آگهي بيماري به ساير همكاران باليني ارايه نمايند.

5 – كمبودها و محدوديت‌هاي علمي و عملي خود رادرك كرده ، نسبت به يادگيري مداوم و تحقيق كوشا باشند و در مواقع لزوم نسبت به انجام مشاوره با ساير همكاران خبرة خود اقدام كنند.

اهداف بينابيني

جهت تعيين چارچوب كلي فراگيري مورد انتظار توسط دستياران آسيب شناسي فهرست اهداف بينابيني در هر يك از بخش‌هاي مختلف كاري آزمايشگاه تهيه شده كه بايد براي تدوين اهداف اختصاصي توسط مديران برنامه‌هاي دستياري موردنظر قرار گيرد لازم است ذكر شود كه علي‌رغم تقسيم آموزش تخصصي دستياران آسيب شناسي در بخشهاي مختلف، در نهايت فراگيري اين رشته تخصصي، مانند فعاليت‌ كاري آن در جامعه، به صورت يكپارچه صورت مي‌پذيرد.

برنامه دستياري بايد با كمك دستياران، محيط و روابطي در بخش‌هاي آموزشي فراهم كند كه دستياران بتوانند با مشكلات بيمار از ديد يك پزشك متخصص برخورد كرده، با به كارگيري دانش و مهارتهاي كسب شده از بخشهاي آموزشي مختلف آزمايشگاه و ادغام اطلاعات آزمايشگاهي مختلف با يافته‌هاي باليني بيمار نسبت به ارايه گزارش‌هاي مناسب همكاري نمايند.

در اين زمينه آسيب شناس نبايد فقط به توصيف و توضيح يافته‌ها اكتفا كند بلكه بايد اين توجيهات و توضيحات را به صورت يك تفسير تشخيصي به همكار باليني نيز ارايه دهد.

سطح توانايي‌هاي حرفه‌اي در هر هدف آموزشي به يكي از دو صورت زير تعريف شده است:

1 – توانايي انجام كار به صورت مستقل ( performance) : در اين حالت انتظار مي رود دستيار به طور مستقل و كامل عمليات آزمايشگاهي لازم ( شامل آماده سازي بيمار ، جمع‌آوري نمونه، انتقال و آماده سازي نمونه، استفاده از ابزار و روش صحيح آزمايشگاهي) را انجام داده، مشكلات احتمالي كار و راه حل آنها را بشناسد و تصحيح كند و در نهايت تفسير نتايج را نيز انجام دهد.

2 - توانايي نظارت و ارزشيابي بر انجام كار (supervision): در اين حالت انتظار مي‌رد دستيار از آشنايي كافي با روشهاي مربوط به آزمايش و ساير اطلاعات لازم براي شناخت مشكلات و راه حل آنها برخوردار باشد .

براي تسهيل اين دو امر سه گروه فعاليت براي متخصص آسيب شناسي تعريف مي‌شود:

گروه I: آزمايش‌هايي كه بايد مستقلاً انجام داده سرپرستي نمايد، مثل اندازه‌گيري گلوكز ، كتون خون و آزمايش تحمل گلوكز؛

گروه II: آزمايشهايي كه بايد بر آنها نظارت كند، مثل اندازه‌گيري ليپوپروتئين‌ها و اجزاي آنها ؛

گروه III: آزمايش‌هايي كه جهت انجام آن بايد برنامه مناسبي براي ارجاع به مركز مجهز‌تر در نظر گيرد، مثل اندازه‌گيري آنتي بادي ضد انسولين ، C پپتيد و انسولين .

ضمناً براي تعيين سطح مورد انتظار فعاليت در زمينة رفع مشكلات مختلف بيماران مراجعه كننده مي‌توان، به عنوان مثال ، با استفاده از جدول نمونه زير عمل نمود:

فعاليت مورد انتظار

نوع مشكل

انتخاب آزمايش تعيين ترتيب انجام آزمايش ارايه مشاوره تفسير
ديابت بله بله بله بله
بيماريهاي متابوليك مادرزادي نادر بله خير بله خير
در مورد قرار دادن جوابهاي بله يا خير در جدول فوق راهنمايي زير مي‌تواند مفيد باشد:

در مورد هر آزمايش مراحل مختلف وجود دارد و در مورد يك پديده آسيب‌شناسي آزمايشهاي مختلف ممكن است انجام گيرد؛ لذا بر حسب وفور بيماري ، اهميت تشخيصي و همچنين در دسترس بودن امكانات ، جوابها به ترتيب از بله به خير تنزل مي‌يابد.

اصول اخلاقي، قانوني و ايمنمي كار آزمايشگاهي

هدف اين بخش از آموزش آسيب شناسي ايجاد آگاهي و توانايي در زمينه شناخت و رعايت اصول اخلاقي ، قانوني و ايمني كار آزمايشگاهي است .

دستيار آسيب شناسي بايد در پايان دورة آموزشی تخصص خود:

1 – بتواند اصول اخلاقي پزشكي را در كار آزمايشگاهي و پژوهشي مراعات نمايد.

2 – قوانين و آيين‌نامه‌هاي حاكم بر كار آزمايشگاهي را بشناسد و بتواند آنها را در كار خود رعايت نمايد.

3 – مخاطرات بالقوه آزمايشگاهي در محيط‌هاي مختلف كاري از نظر فيزيكي، شيميايي، زيست شناختي ، رواني و آسيبهاي ناشي از آنها را بشناسد ، و راههاي پيشگيري آن را بداند و بتواند اين آگاهي را در كار خود به كار گيرد.


آسيب شناسی جراحی (surgical pathology)

هدف اين بخش از آزمون آسيب شناسي تشخيص صحيح و مطمئن ماهيت و فرايند بيماري بر اساس تغييرات بافتها در هنگام يا بعد از عمل جراحي، و تهيه گزارش‌هاي استاندارد اين تغييرات با توجه به ساير يافته‌هاي باليني، راديولوژي و آزمايشگاهي بيمار مي‌باشد.

دستيار آسيب شناسی بايد در پايان دوره آموزش تخصصی خود:

1 – بتواند ساختمان ماكروسكوپي و ميكروسكوپي طبيعي اعضا و بافتهاي بدن انسان را تشخيص دهد و با ساختمان اولتراميكروسكوپي طبيعي بدن آشنا باشد.

2 – تكوين طبيعي بافتها و اعضاي بدن در جنين انسان را بداند.

3 – بتواند با استفاده از نماي درشت بيني و مقاطع بافتي تهيه شده و به روشها و رنگ آميزي‌اهي مختلف براي مطالعه با ميكروسكوپ نوري، در مورد تمام موارد ارجاع شده، بر اساس ارتباط آسيب شناسي ضايعات با يافته‌هاي باليني، آزمايشگاهي و راديولوژيك‌، در زمان متعارف، گزارش صحيح و دقيق كتبي بر طبق استاندارد ( مانند آنچه در كتاب آكرمن آمده است) تهيه نمايد.

4 – مباني و اصول كلي روشهاي صحيح نمونه برداري و آماده سازي بافتها و سلول‌ها را براي مطالعات آسيب شناسي بداند و بتوانند موارد مهم (*دار) فهرست زير را به صورت مستقل انجام دهد:

*آ- توضيح دقيق نماي درشت بيني بافت و برش و نمونه برداري از كلية بافتها و اعضاي ارسال شده به آزمايشگاه آسيب شناسي؛

*ب – فيكاسيون بافتها با محلول‌هاي فرمالين، زنكر ، بواين و گلوتارآلدييد؛

* پ- فرآوري بافتها در دستگاه تيشوپراسسور و به صورت دستي بدون دستگاه ؛

* ت – قالب‌گيري بافتها و تهيه مقاطع ميكروسكوپي به روش قالب پارافيني و فروزن سكشن؛

* ث – رنگ‌آميزي مقاطع بافتي به روشن هماتوكسيلين و ائوزين، رتيكولين ، تري كروم ، پاس، اسيد فاست، كنگورد؛

* ج – تهيه روش رنگ‌آميزي براي ساير رنگهاي هيستو شيميايي، در صورت لزوم؛

چ – كاربرد و اصول رنگ‌آميزي‌هاي ايمونو هيستوشيميايي؛

ح – كاربرد و اصول رنگ‌آميزي‌هاي ايمونوفلورسانس؛

خ – كاربرد و اصول تهية مقاطع و آماده سازي بافت براي ميكروسكوپ الكتروني؛

د – كاربرد و اصول روش فلوسيتومتري و ايميج سيتومتري .

5 – بتواند با ساير همكاران آسيب شناس برنامة مشاورة مناسبي براي دستيابي به تشخيص دقيق و صحيح در موارد مشكل و نادر اجرا كند.

6 – در صورت لزوم و درخواست، در خصوص تفسير نتايح به دست آمده در ارتباط با كل مسايل بيمار و يا نمونه برداري صحيح و كافي از محل مناسب، فيكساسيون، نگهداري نمونه و غيره به همكاران باليني مشاورة صحيح و لازم ارايه نمايد.

آسيب شناسی سلولی (sytopathology)

هدف اين بخش از آموزش آسيب شناسي ايجاد توانايي تشخيص صحيح و مطمئن ماهيت و فرآيند بيماري بر اساس بررسي تغييرات سيتولوژيك در نمونه‌هاي تهيه شده ژنيتال و مديكال به طرف مختلف، از جمله اكسفولياتيو و FNA، و تهيه گزارش‌هاي استاندارد اين تغييرات با توجه به محدوديت‌هاي اين روش تشخيصي و در نظر گرفتن ساير يافته‌هاي باليني بيمار مي‌باشد.

دستيار آسيب شناسی بايد در پايان دوره آموزش تخصصی خود :

1 – قادر به شناخت شكل ظاهري سلول‌ها و مواد ريخته شده در مايعات بدن در حالت طبيعي و غير طبيعي ، تفاوتهاي مورفولوژيك بين انواع سلولها، و نيز تغييرات سلولي مربوط به سن، اثرات هورموني، دارويي و... باشد.

2 – قادر به تعيين چگونگي نمونه برداري از سطح مخاطي، FNA اعضا و توده‌هاي بدن ، تعيين مقدار كافي و مناسب نمونه، تهيه اسميرهاي مربوط از نمونه‌هاي ارسال شدة ديگر به طريق دستي و imprint ( و در صورت وجود امكانات، فيلتراسيون و سيتواسپين)، فيكسياسيون و رنگ آميزي معمولي و اختصاصي (‌مانند ايمونو فلورسانس و پراكسيداز ) باشد.

3 – با روشهاي مختلف گزارش استاندارد سيتولوژي آشنايي داشته باشد.

4 – توانايي برقراري ارتباط منطقي با پزشكان معالج را در مورد عناوين تشخيصي، توصيه‌ها، و پيگيري نتايج نمونه‌هاي سيتولوژي ژنيكولوژي و مديكال را داشته باشد.

آسيب شناسی كالبد گشايی (autopsy)

هدف اين بخش از آموزش آسيب شناسي تشخيص صحيح و مطمئن ماهيت و فرآيند بيماري بر اساس بررسي تغييرات بافتي و سيتولوژيك نمونه‌هاي تهيه شده از كالبدگشايي و تهيه گزارش‌هاي استاندارد اين يافته‌ها با توجه به ساير اطلاعات باليني ، راديولوژيك و آزمايشگاهي بيمار مي‌باشد.

دستيار بايد در پايان دوره آموزش تخصصی خود:

1- روشهاي استاندارد و صحيح تشريح جسد ( نوزاد و بالغ)، و هر يك از اعضا و احشاي بدن را بداند.

2 – قادر به تفسير نماي ظاهري اعضا و احشا بوده ، بتواند از محل مناسب نمونه‌برداري كند.

3 – بتواند براي آزمايشهاي تكميلي از قبيل سيتوژنتيك، بيوشيمي وغيره نمونه مناسب و كافي تهيه نمايد .

4 – تغييرات بعد از مرگ را در بافتهاي مختلف بدن بشناسد و از تغييرات ناشي از بيماري تفكيك نمايد.

5 – بتواند ، بر اساس استانداردهاي شناخته شده، گزارش كامل نهايي را بر مبناي علت مرگ ، بيماري‌هاي اصلي و يافته‌هاي اتفاقي تهيه نمايد.

6 – د ر موارد لزوم بتواند كالبد گشايي را بر اساس مبناي پزشكي قانوني انجام دهد تا به تفسير نتايج آن كمك كند.

8 – طريقه نگهداري و استفاده از نمونه‌هاي را براي استفاده در موزه بداند.

آسيب شناسی مايعات بدن ( medical microscopy)

در اين دوره دستيار ضمن كسب مهارتهاي اساسي جهت انجام آزمايش‌هاي مختلف بر روي مايعات و مواد مترشحه و سلولهاي بدن بايد در درك لازم در مورد اهميت و ارزش نتايج به دست آمده را به منظور تشخيص موارد پاتولوژيك كسب نمايد.

مواد مورد مطالعه در اين بخش شامل ادرار ، مايع مغزي – نخاعي و ساير مايعات سروز بدن ، مايع مني ، مايع آمنيوتيك ، مايعات مختلف مترشحه از دستگاه گوارش و مدفوع مي‌باشد.

1 – ادرار : دستيار آسيب شناسي بايد در پايان دوره آموزش تخصصي خود:

الف – ضمن آشنايي با اصول جمع آوري ادرار براي آزمايش‌هاي مختلف بتواند بر روي آن آزمايش‌هاي ماكروسكوپي و انواع ميكروسكوپي را انجام دهد و همچنين با اصول و روشهاي شناخت اجزاي شيميايي ادرار و تغييرات حاصل آشنا باشد.

ب – بتواند رسوب ادراري را آزمايش كند و اجزاي تشكيل دهندة آن را بشناسد.

پ – بتواند رسوب ادراري را آزمايش كند و اجزاي تشكيل دهنده آن را بشناسد.

ت – با اصول غربال گري بيماران دچار نقص ژنتيك، از طريق ادرار، آشنا باشد.

2 – مايع مغزي – نخاعي، مايعات سروز بدن( مايع مفصل، پريتوان، پريكارد و پلور) و همچنين مايع آمنيوتيك، مايع مني و مايعات مختلف مترشحه از دستگاه گوارش:

دستيار آسيب شناسي بايد در پايان دوره آموزش تخصصي خود:

الف – با نحوه تشكيل و تغييرات آنها از نظر فيزيوپاتولوژي آشنا باشد.

ب – نحوه صحيح اخذ و جمع آوري نمونه براي آزمايشهاي مختلف را بداند.

پ – انديكاسيون آزمايشهاي مختلف آن را بداند .

ت – بتواند در مورد اين نمونه‌ها آزمايش‌هاي درشت بيني و ريزبيني را انجام دهد.

ث – بتواند آزمايشهاي مختلف تجزيه شيميايي را براي شناخت اجزاي كمي و كيفي آنها انجام دهد .

ج – بتواند بر روي آنها آزمايشهاي مختلف ميكروبيولوژيك در انجام دهد و نتايج اين آزمايش‌ها را تفسير كند .

چ – بتواند ارتباط باليني اجزاي يافته شده را با حالات پاتولوژيك مشخص كند .

3 – مدفوع: دستيار آسيب‌شناسي بايد در پااين دوره آموزش تخصصي خود:

الف – بتواند كلية آزمايشهاي لازم را در باره مدفوع انجام دهد .

ب – با علل مختلف ايجاد اسهال آشنا باشد.

پ – باعلل مختلف سوء تغذيه و نحوة شناسايي آن آشنا باشد.

ت – نحوة جمع‌آوري و آماده كردن مدفوع جهت شناخت مواد هضم نشده، خون و چربي از نظر كمي و كيفي را بداند.

ث – بتواند ارتباط باليني بين يافته‌ها و نوع بيماري را مشخص كند.

آسيب‌شناسی مولكولی (molecular pathology)

با توجه به اهميت روزافزون و گسترش دانش نظري و پيدايش تكنيك‌هاي آسيب شناسي مولكولي در تشخيص و پيگيري بيماران، دستياران آسيب شناسي بايد با اصول كلي، روشها و كاربرد آنها در تشخيص بيماري‌ها آشنا شوند .

دستياران آسيب شناسی بايد در پايان دوره آموزش تخصصی خود بتواند:

1 – آسيب شناسي مولكولي را تعريف كنند.

2 – مهمترين روشهاي استاندارد آزمايشگاهي مورد استفاده در آَسيب‌شناسي مولكولي را نام ببرند.

3 – موارد مهم در بيوشيمي و ساختمان اسيد نوكلئيك‌ها به شرح زير را توضيح دهند:

الف – ساختمان DNA و RNA؛

ب – آنزيم‌هاي مربوط به توليد DNA

پ – DNA replication

ت – transcription of DNA to RNA وتغييرات بعد از‌ آن؛

ث – چگونگي ساخت پروتئين بر اساس دستورات DNA؛

ج – موتاسيون و چگونگي ترميم DNA

4 – اصول مهم‌ترين روش هاي آناليز DNA به شرح زير را توضيح دهند:

الف – الكتروفورز DNA؛

ب – hybridization و روشهاي مربوط به آن؛

پ – روشهاي DNA amplification ( مثل PCR).

5 – مهمترين اصولي كه بايد در راه اندازي وكار در آزمايشگاه آسيب شناسي مولكولي رعايت شود را به شرح زير توضيح دهند:

آ – مهمترين تجهيزات لازم براي آزمايشگاه؛

ب – طراحي محيط كار آزمايشگاه؛

پ – مشخصات مسؤول و كاركنان آزمايشگاه؛

ت – چگونگي تضمين كيفيت كار در آزمايشگاه .

6 – مهم‌ترين كاربرد روشهاي آسيب شناسي مولكولي در زمينه‌هاي زير را نام برده مختصراً تشريح كنند:

الف – ژنتيك مولكولي بيماريهاي نئوپلاستيك سيستم خون‌ساز ؛

ب – تشخيص مولكولي بيماريهاي ژنتيكي؛

پ – تشخيص مولكولي بيماريهاي عفوني .

7 – اصول تكنيكي و كاربرد in situ hybridization را در بافتها شرح دهند.

8 – كاربرد روشهاي مولكولي در تعيين گروه‌هاي خوني ‌، آنتي‌ژنهاي HLA، پلي مورفيسم DNA و ردابوت را شرح دهند.

9 – كاربرد روش PCR در تشخيص زود هنگام و پيگيري درماني سرطان‌ها را شرح دهند.

انتقال خون و ايمونوهماتولوژي

دستيار آسيب شناسی بايد در پايان دورة آموزش تخصصی خود:

1 – با قوانين سازمان انتقال خون آشنا باشد و آنها را به كار بندد.

2 – با استانداردهاي تهيه خون انسان براي تزريق آشنا باشد ( شامل استانداردهاي مورد قبول براي رد يا قبول خون دهنده، گرفتن تاريخچه پزشكي، تكنيك خون گيري ، گرفتن نمونه براي آزمايش‌هاي لازم مربوط به خون دهنده، واكنشهاي شايع در هنگام خون گيري و نحوة درمان آنها )

3 – با آماده كردن مورد استفاده ميزان مورد نياز، طول عمر خون و فرآورده‌هاي مختلف آن و همچنين انواع نگهدارنده‌ها آشنا باشد .

4 – آزمايشهايي را كه بايد روي خون اهدا شده ، قبل از تزريق انجام شود بداند .

5 – اساس و موارد استفاده باليني آزمايش‌هاي سرولوژيك مربوط به گويچه‌هاي سرخ را بداند و قادر به انجام وتفسير آنها باشد( شامل آزمايشهاي تعيين گروه خون ، كومبز مستقيم و غير مستقيم، جستجوي آنتي‌بادي و تجانس خوني).

6 – انواع عوارض انتقال خون و فرآورده‌ها، آزمايش‌هاي تشخيصي و درمان آنها را بداند.

7 - قادر به محاسبه مقدار پلاكت ، فاكتور 8 و فيبرينوژن لازم براي تزريق باشد و ميزان تأثير بعد از تزريق آنها را بداند.

8 – قادر به محاسبه ميزان خون ريزي جنين –مادري (fetal –maternal) باشد وميزان RhIG لازم را محاسبه نمايد.

9 – قادر به شناسايي اشكالات پيچيده سرولوژيك كه بايد به آزمايشگاه رفرانس ارجاع داده شود و اساس مورد استفاده و تفسير آزمايشهاي سرولوژيك پيچيده را بداند.

10 – با اصول چگونگي فعاليت آزمايشگاه و histocompatibility و آزمايشهايي كه در ارتباط با پيوند بافت انجام مي‌گردد آشنا باشد .

11 – با اصول نحوة تهيه و نگهداري نمونه مغز استخوان و peripheral stem cell براي پيوند آشنا باشد.

12 – اصول ايمني آزمايشگاه، و كنترل كيفي فرآورده‌هاي خوني ، مواد و دستگاه‌هاي مورد استفاده را ، بر اساس استانداردهاي موجود در بانك خون، بداند.

13 – با روش‌هاي جلب افراد براي اهداي خون و تأمين خون لازم آشنا باشد.

فعالتيهاي عملي كه دستيار آسيب‌شناسي در حيطه بانك خون و انتقال خون بايد فراگيرد در سه گروه زير جاي ميگيرد.

گروه I: دستيار بايد شخصاً قادر به انجام و نظارت ( supervision) بر آزمايش‌هاي زير باشد:

Forward and reverse ABO typing
Rh nd Du
Coomb's test , direct and indirect ( cross match ) , comb's control
Compatibility testing
Ab screening
Ab identification
Serological work up for warm , cold and drug – induced hemolytic anemia
مشخصات و كنترل يخچال بانك خون
گروه II- دستيار بايد توانايي نظارت (supervision) بر آزمايش‌هاي زير را داشته باشد:

Ab elution and adsorption
Platelet compatibility testing procedure
HLA testing
گروه III: دستيار بايد فقط با نوع و لزوم ارسال آزمايش‌هاي زير آشنايي داشته باشد:

BM processing for transfusion
Stem cell processing for transfusion
Tissue matching for transplant
Lymphocyte and monocyte cross match
Paternity testing

انگل شناسي در آسيب شناسي (clinical parasitology)

هدف اين بخش از آموزش آسيب‌شناسي آشنايي دستياران با بررسي، تشخيص، و فهم اهميت و ارزش باليني آزمايش‌هاي انگل شناسي، بر روي مواد و اجزاي مختلف بدن به منظور دستيابي به تشخيص عامل بيماري‌زا مي‌باشد.

در اين دوره دستيار ضمن كسب مهارتهاي اساسي براي تشخيص انگل‌هاي مختلف از جمله روشهاي نمونه‌گيري و پردازش آن براي تشخيص، با راه‌هاي مختلف تشخيص عوامل انگلي آشنا شده، مهارت لازم را به دست مي‌آورد.

1 – دستيار آسيب شناسي بايد در پايان دوره آموزش تخصصي خود در مورد عوامل انگلي شايع در خون‌، مدفوع و نمونه‌هاي احشايي و بافتهاي ديگر راه‌هاي تشخيص آزمايشگاهي زير را بداند:

الف – آزمايش مستقيم و شناخت رنگ‌آميزي‌هاي مختلف ؛

ب – اصول كلي تكنيك‌هاي كشت انگل‌ها؛

پ – روش هاي تشخيصي ايمونولوژيك (immunodiagnostic)؛

ت – روشهاي تشخيصي مولكولي (molecular diagnostic).

2- دستيار آسيب شناسي بايد در پايان دوره آموزش تخصصي خود با عوامل بيماريهاي رايج انگلي خوني ، بافتي، روده‌اي و احشايي ازنظر علايم باليني و مشخصات بيولوژيك، مكانيزم بيماري‌زايي، و راه‌هاي تشخيص آزمايشگاهي آشنا باشد.

3 – دستيار آسيب شناسي بايد در پايان دوره آموزشي تخصصي خود در زمينه موارد شايع زير علاوه بر اطلاع باليني داراي مهارت عملي نيز باشد:

الف – انگل‌هاي خوني شامل مالاريا، Hemoflagellates, Babesiosis، توكسوپلاسما و free living opportunistic ameboa؛

ب – كرم‌هاي روده‌اي شامل نماتودها، سستودها و ترماتودها؛

پ – كرم‌هاي بافتي شامل نماتودها، سستودها و ترماتودها؛

ت – پروتوزوآي روده‌اي و احشايي شامل آميب، Blastocystis homonis ، فلاژلا، microsporia و coccidian , ciliates

ث – آرتروپودهاي مهم حشرات ( كك ، شپش، ساس و پشه آنوفل) و arachnida ( گال و كنه).


ايمونولوژی و ايمونوپاتولوژی

1 – درك مفاهيم ايمني شناسي با بسياري از قسمتهاي كار آزمايشگاهي پزشكي ارتباط دارد. دستيار آسيب‌شناسي بايد در پايان دورة آموزش تخصصي خود بتواند مباحث زير شامل بيماريهاي نام برده شده را به صورت خلاصه توصيف كرده و در موردشان بحث نمايد و در صورت لزوم در مورد ارجاع نمونه‌ها و يا بيماران توصيه‌هايي بنمايد.

الف – آناتومي و فيزيولوژي دستگاه ايمني ، سلولهاي تشكيل دهنده سيستم ايمني و ماركرهاي سحطي مخصوص آنها و زير گروههاي آنها ( مثل لنفوسيت‌ها وماكروفاژها)، كنترل ژنتيكي سلول ايمني و ارتباط آن با كمپلكس HLA، ايمونوگلوبولين‌ها ( شامل انواع وساختمان، اختصاصي بودن آنها ، واكنش Ag-Ab ، فرق بين آنتي بادي منوكلونال و پلي كونال، روش‌هاي ايجاد آنتي بادي‌هاي منوكلونال)، سيستم كمپلمان ، واكنش ايمني هومورال و سلولي ،

ب – بيماريهاي سيستم ايمني شامل كمبودهاي ارثي و اكتسابي، بيماريهاي واكنش ازدياد حساسيت واكنش وبيمارهايي خود ايمني ، ايمني شناسي دفع پيوند، نقش سيستم ايمني در بيماريهاي عفوني ، آميلوييدوز و ايمونولوژي سرطان و شاخص‌هاي مربوط.

2 – آموزش دستياري در اين دوره شامل يادگيري اساس روشها و تفسير باليني نتيجه آزمايش‌ها با استفاده از تكنيك‌هاي زير مي‌باشد:

ايمونوفلوسانس مستقيم و غير مستقيم، الكتروفورز پروتئين مايع نخاع، سرم و ادرار در بيماريهاي ايمني و ساير آزمايش‌هاي ايمونولوژيك از قبيل ايمونوالكتروفورز، ايمونوفيكسيشن و روشهاي مختلف سرولوژيك شامل پرسيپيتاسيون، ايمونوديفيوژن، آگلوتيناسيون ، آگلوتيناسيون پاسيو، hemagglutination inhibition ، نفلومتري ، اليزا (ELISA) و فيكاسيون كمپلمان.

دستيار آسيب‌شناسي بايد در پايان دوره آموزش تخصصي خود علاوه بر واكنش سيستم ايمني هومورال ، با برسي in vitro و in vivo سيستم ايمني سلولي ، شامل آزمايش پوستي واكنش ازدياد حساسيت،mixed lymphocyte culture assay , lymphoblastic transformation assayT T- lymphotoxic lymphocyte , NK cell and cytokine assy، و آناليز ايمونوفنوتيپ سلولهاي ايمني نيز آشنا باشد.

3 – دستيار آسيب شناسي بايد در پايان دوره آموزشي تخصصي خود:

الف – شرايط تهيه نمونه را براي هر آزمايش بداند.

ب – اساس كليه آزمايش‌ها، مورد استفاده باليني ، تفسير و محدوديت‌هاي تفسيري آنها را بداند.

پ – بتواند آزمايش‌هاي لازم را طبق نظر آسيب شناس مسؤول انجام دهد.

ت – بتواند در حل مشكلات به خصوص مشكلات باليني – آزمايشگاهي شرك نمايد و در صورت لزوم واسطه‌اي بين كاركنان آزمايشگاه و سرويس باليني باشد و درمورد جوابهاي غير عادي و / يا جالب بررسي لازم را بنمايد.

فعاليتهاي عملي كه دستيار آسيب شناسي در حيطة ايمونولوژي و ايمونوپاتولوژي بايد فرا گيرد در سه گروه زير جاي مي‌گيرد.

گروه I: دستيار بايد شخصاً قادر به انجام و نظارت (supervision) بر آزمايش‌هاي زير باشد:

CRP ( tatex)
RF ( latex)
Wright
Widal
ASO titer
Direct and indirect coomb's tests
Serologic Ab
Radial immunodiffusion – based tests
گروه II: دستيار بايد توانايي نظارت (Supervisiton) بر آزمايش‌هاي زير را داشته باشد:

Quantitative tests for Ig & complement ( non- RID techniques)
Serologic test for hepatitis , CMV, HIV , HTLV
Immunofluorescent tests: ANA , antimitochondria , lab, anti – smooth muscle Ab, antithyroglobulin Ab, toxoplasma
Immunofixation test
گروه III: دستيار بايد فقط با روش و نحوه ارجاع نمونه براي آزمايش‌هاي زير آشنايي داشته باشد:

B and T cell determination
In vivo and in vitro cell immune assay
Flow cytometry

باكتری شناسی در آسيب‌شناسی

هدف اين بخش از آموزش آسيب‌شناسي آشنايي دستياران با چگونگي بررسي، تشخيص و فهم اهميت و ارزش باليني آزمايش‌هاي باكتري‌شناسي بر روي مواد واجزاي مختلف بدن به منظور دستيابي به تشخيص عامل بيماري‌زا، نحوه بيماري‌زايي و ارتباط آن با ويژگي‌هاي باليني ( از جمله ارزيابي درمان) است.

دستيار آسيب‌شناسی بايد در پايان دوره آموزش تخصصی خود:

1 – توانايي انجام يا سرپرستي اعمال جداسازي و تشخيص باكتري‌هاي پاتوژن شايع و همچنين انجام آزمايش‌هاي آنتي‌بيوگرام برروي آنها را داشته باشد و بتواند در مورد معرفي آزمايش‌هاي موجود و در دسترس، براي ارگانيزم‌هاي غير شايع، نظر مشورتي ( مشاوره‌اي) بدهد و مراكزي را كه اين آزمايش‌ها در آنجا انجام مي‌شود، معرفي كند. همچنين قادر باشد نتايج حاصل از اين آزمايش‌ها، را كه در آزمايش‌ها را كه در آزمايشگاه‌هاي مجهز‌تر انجام مي شود ، تفسير كند.

2- در مورد آزمايشهاي آنتي‌بيوگرام‌، علاوه بر دانستن روشهاي معمولي و انديكاسيون‌هاي آن ‌، نحوة گزارش و استاندارد كردن آنها را بداند.

3 – در مورد عفونت‌هاي بيمارستاني ، نحوة پيشگيري و كنترل عفونتها، تعيين منابع و برنامه‌ريزي براي جلوگيري از آن را بداند.

4 – بتواند در مورد ساختمان، مورفولوژي و خصوصيات رشد ميكروارگانيزم‌هايي كه داراي اهميت باليني هتسند ( باكتريها، ميكوپلاسما، ريكتزيا، كلاميديا و قارچ‌ها) اطلاعات كلي بدهد.

5 - با اصول نظري سه پديده انتقال ژنوم باكتريال (conjugation , transformation, transduction) آشنا باشد.

6 – بتواند در مورد فلور طبيعي نواحي مختلف بدن شرحي كلي بدهد و علل تغيير اين فلور طبيعي و اثرات بيماري‌زايي آنها را شرح دهد .

7 – بتواند رنگ‌آميزي‌هاي معمول را انجام دهد و ارزيابي كند .

8 – بتواند در مورد ميكروارگانيزم‌هاي شايع ( شامل استافيلوكوك ، استرپتوكوك، انتروباكترياسه، مايكوباكتريوم توبركولوز، مننگوكوك ، هموفيلوس آنفلوآنزا، كلستريديا، كورينه باكتريوم ديفتريا و بروسلا) موارد زير را شرح دهد:

الف - علايم باليني و اپيدميولوژيك؛

ب – نحوة جمع‌آوري نمونه، حمل و نقل و مراقبتهاي لازم؛

پ – انتخاب محيط و روش لازم براي جداسازي؛

ت- توضيحات جهت ايمونيزاسيون لازم ؛

ث – بيماري‌زايي ( پاتوژنز) ميكروارگانيزم؛

ج- انتخاب آزمايش حساسيت آنتي‌بيوتيكي مناسب؛

چ- مشخصات تشخيصي ويژه باكتري.

9 - در مورد ميكروارگانيزم‌هاي ناشايع مثل تولارمي بتواند موارد زير را توضيح دهد:

الف – تظاهرات باليني كلاسيك؛

ب – نحوه جمع‌آوري نمونه و راه‌هاي تشخيص آن؛

پ – احتياطات لازم ( مثل ايمونيزاسيون) اگر انديكاسيون داشته باشد و مسايل بهداشت عمومي آن.

10 – گروه‌هاي اصلي آنتي‌بيوتيك‌ها را بشناسد و از مكانيزم اثر، طيف تحت پوشش، نحوة تزريق و متابوليزم آن اطلاعات كلي داشته باشد.

11 – اصول كلي تركيب انواع محيط كشت، ساخت و نگهداري آنها را بداند.

12 – بتواند در مورد مسايلي كه در بهداشت عمومي اتفاق مي‌افتد و در مورد عفونت‌هاي بيمارستاني اقدام مناسب را انجام دهد يا توصيه كند.

13 – اصول كلي انواع روش‌هاي safe handing of specimen , disinfection, sterilization و نكات ايمني لازم براي كار در آزمايشگاه ميكروب‌شناسي را بداند.

بيوشيمی بالينی

دستيار آسيب‌شناسی بايد در پايان دورة آموزشی تخصصی خود به دو هدف كلی دست يابد:

الف – پيدا كردن ديد و بينش باليني آزمايشگاهي در مورد مسايل مختلف باليني ، به طوري كه با اين بينش بتواند راه حل‌هاي مناسب و قابل قبولي براي تشخيص مسايل مختلف باليني را ارائه دهد.

ب – كسب مهارتهاي مختلف در زمينة آناليتيك.

براي دستيابي به دو هدف فوق، در مورد مسايل مختلف باليني ، دستيار بايد در پايان دورة آموزش تخصصي خود قادر باشد به :

1 – بيان يك مسأله باليني از ديد آزمايشگاهي؛

2 – تعيين پانلي از آزمايش‌ها جهت تشخيص يك مسأله باليني ؛

3 – تعيين توالي آزمايش‌ها براي رسيدن به هدف؛

4 – تفسير نتايج شامل تعيين حدود مرجع، ويژگي، حساسيت و دانش كلي در مورد پره والانس بيماريها و همچنين valuepredictive آزمايش مورد نظر؛

5 – انجام و نظارت بر كنترل كيفيت آزمايشگاه بيوشيمي؛

6 – چگونگي و نحوة انجام مشاوره؛

7 – شناسايي تداخلات؛

8 – نحوة آماده سازي بيمار براي انجام آزمايش، و چگونگي جمع‌آوري نمونه و ارسال آن.

موارد باليني عمده‌اي كه آسيب شناس بايد توانايي‌هاي ذكر شده در مورد آنها را در سطوح مختلف و براساس سطح بندي‌ انجام شده در زير داشته باشد( به ترتيب حروف الفبا) عبارت است از:

Acetaminophen overdose

Acid – base disorders

Acute porphyria

Alcohol overdose

Alcohol overdose

Alphal – antitrypsin deficiency

Anticonvulsant monitoring

Breast cancer

Cirrhosis

Congenital adreanal cortical hyperplasia

Conn's syndrome

Cryoglobulinemia

Cushing's syndrome

Diabetes insipidus

Ectopic pregnancy

Electrolyte disorders

Endogenous depression

Fetal distress

Gaactorrhea – amenorrhea

Gallstones

Gilbert's disease

Gout

Hashimoto' thyroiditis

Hemochromatosis

Hepatitis

Hirsutism

Hyperamylasemia

Hyperglycemia

Hyperglycemia

Hyperhyroidism

Hypocalcemia

Hypoglycemia

Hypothyroidism

Inappropriate anti –diuretic hormone secretion

Intestinal malahbsoption states

Iron deficiency anemia

Lipid disorders

Medullary thyroid carcinoma

Methanol toxicity

Multiple sclerosis

Myeloma

Myocaridad infarction

Myxedema

Nephrotic syndrome

Osteomalacia

Osteoporosis

Pancreatitis (acute & chronic)

Pernicious anemia

Phyenylketonuria

Pheochromocytoma

Post – transfusion hemolysis

Prostatic carcinoma protein disorders

Renal calculi

Renal failure (acute & chronic )

Reye's syndrome

Rheumatioid arthritis

Salicylate overdose

Theophylline monitoring

Thesticulr neplasm

Thyroid disorers in pregnancy

Wilson's disease

Zollinger–Ellison syndrome

به منظور تعيين حدود و آشنايي با اهداف آموزشي در موارد فوق توضيحات و مثالهاي زير بيان مي‌شود:‌

دستيار آسيب‌شناسی بايد در پايان دوره آموزش تخصصی خود:

1 – در مورد بيماري‌هاي شايع مثل ديابت مليتوس، نحوة انتخاب آزمايش و تعيين توالي آن جهت رسيدن به تشخيص( در حد مورد نظر و درخواست)، چگونگي‌، لزوم و نحوة مشاوره و تفسير نتايج آزمايش‌ها را بداند ( موارد 1 تا 8 بالا).

2 – در مورد بيماري‌هاي نادر مثل بيماريهاي ذخيره‌اي بر اثر نقص ژنتيك (‌مانند فنيل كتون اوري) فقط دانستن آزمايش مورد نظر براي رسيدن به تشخيص و نحوة نمونه‌گيري و ارسال آن به آزمايشگاه رفرانس كافي است ( مثل اندازه‌گيري فنيل آلانين).

3 – همچنين در حد رضايت استاد ناظر خود مسايل كنترل كيفي، متدولوژي، instrumentation، تداخلات، آماده سازي نمونه و نظارت در مورد آزمايشهاي مختلف را بداند. در اين مورد نيز آزمايش‌ها را به سه گروه تقسيم مي‌كنيم:

گروه I: دستيار بايد شخصاً قادر به انجام و نظارت (supervision) بر آزمايش‌ها باشد.

گروه II: دستيار بايد توانايي نظارت (supervision) بر آزمايش‌ها باشد.

گروه III: دستيار بايد فقط با نوع و لزوم ارسال آزمايش آشنايي داشته باشد.

براي مثال در مورد ديابت مليتوس آزمايش‌هاي سه گروه به شكل زير مي‌باشد:

گروه I: قند ( خون و ادرار) ، كتون و آزمايش تحمل قند؛

گروه II: اندازه‌گيري ليپوپروتئين‌ها و اجزاي آن ؛

گروه III: اندازه‌گيري آنتي بادي بر عليه انسولين ، C- پپتيد و هموگلوبين گليكوزيله .

تقسيم بندي آزمايش‌هاي سه گروه به طور كلي در ادامه ذكر شده است:

خون، پلاسما يا سرم

گروه I

° Acetone

° Bilirubin ( conjugated , unconjugated, pediatric methods)

° Calcium

° Creatinine

° Drugs (salicylates , acetaminophen)

° Electrolyes ( sodium, potassium , chloride, carbon dioxide)

° Enzymes ( acid phosphatase, alkaline phosphatase , AST, LDH, CK, amylase)

° Glucose stix and reflectance meters

° Homrmones (thyroxine, T3 uptake, FTI, beta- Hcg)

° Iron, TIBC and Transferrin saturation

° Lipids ( cholesterol, HDL – cholesterol, triglycerides)

° Phosphorus

° Proteins ( total , albumin , serum protein electrophoresis)

° Urea

° Uric acid

IIگروه

° Ammonia

° Blood volume ( red cell mass)

° Carcinoembyonic antigen

° Ceruloplasmin

° Drugs ( Lithium, digoxin, anticonvulsants , phenytion, antidepressants, tricyclics , phenothiazine, theophylline, gentamicin)

° Enzymes (GGT, 5' NUC)

° Isoenzymes( LDK , CK, AP)

° Ferritin

° Folate ( serum and red cell)

° Hemoglobin derivatives (carboxyhemoglobin, methemoglobin, sulfhemoglobin)

° Hepatitis B surface antigen

° Hormones ( triiodothyronine , TSH, cortisol)

° Lactic acid

° Lipids ( lipoprotein electrophoresis )

° Magnesium

° Osmolality

° Protein ( immunoglobulins, complement C3, C4 , haptoglobin, alpha- 1- antitrypsin)

° Schilling test

° Toxicology (alcohol, lead , barbiturates)

° Vitamin B12

IIIگروه

° Amino acid quantitation

° Carotene

° Cyclic AMP

° Hormones ( insulin, glucagons, prolactin, testosterone, parathormoune, catecholamines, rennin, aldosterone, FSH, LH,11-desoxycortisol, growth hormone

° Glycosylated hemoglobin

° Phenylalanine

Toxicology (cholinesterase, dibucaine number)
° Vitamin A

° Vitamin C

Zinc
ادرار

Iگروه

Acetone
Amylase
Bence – Jones protein
Bilirubin
Blood ( hemoglobinuria and hematuria)
Calcium
Creatinine
Electrolytes (sodium, potassium, chloride)
Glucose ( qualitative test)
5- hydroxyindolacetic caid (qualitative test)
Melanin (qualitative)
Porphobilinogen (qualitative test)
Prophyrins (qualitative test)
Pregnancy test ( Hcg ,betal- hCG)
Proteins (qualitative test, 24 hour)
Reducing substances ( qualitative )
Urobilingen

IIگروه

Myoglobin (quantitative)
Osmolality

IIIگروه

Alpha aminolevulinic acid
Amino acids
Cyclic AMP
Hormones (catecholamines, metanephrines , VMA, estrogens – total and fractionaed)
17- ketosteroids
Mucopolysaccharides
Prophyrins ( quantitative – uroporphyrin , coprogorphyrin)
Porphobilinogen ( quantitative)
Toxicology ( heavy metals, Hg,As,Pb)
Opiates and their metabolic products
مايع مغزي- نخاعي

Iگروه

Glucose
Protein
IIگروه

Gammaglobulin
Oligochonal banding
Myelin basic prtein
مدفوع

Iگروه

Occult blood
IIگروه

Total fat
آزمايشاهاي ديناميك كاركرد اعضا

دستيار آسيب‌شناسي بايد در پايان دورة دستياري خود بتواند، براي بررسي ديناميك كاركرد اعضاء پانل‌هاي آزمايشگاهي مناسب را پيشنهاد دهد ، از جمله در موارد زير:

Pancreatic islet function (diagnosis of diabetes mellitus – fasting and 2 hour postprandial sugars; oral glucose toletance test; gestational glucose tolerance test);
Renal function ( creatinine clearance; complete urinalysis including biochemical and microscopic);
Adrenal cortical function (AM and PM cortisols; rapid ACTH simulation test; rapid dexamethoasone suppression test)
Intesinal absorption (D- xylose absorption ; schilling test; tolerance test for lactase deficiency);
Exocrine pancreatic function (secretin test);
Gastric secretory function (gastric analysis with maximal stimulation);
Neuroendocrine function (dexamethasone suppression test for depression; TRH stimulation test for depression);
Cardiac profile (CK, LDH and their enzymes);
TRH stimulation test for thyroid disorders, and assessment of depression.

ژنتيك پزشكی

دستياران آسيب شناسي بايد در پايان دورة آموزش تخصصي خود بتوانند موضوعات زير را درباره ژنتيك شرح داده، مورد بحث قرار دهند، به طوري كه با توجه به مجموعه تظاهرات باليني بتوانند به وجود بيماريهاي ژنتيك پي برده ، موارد خاصي را كه بايد به مراكز مجهز ارجاع دهند بشناسند:

1 – انواع تقسيم سلولي؛

2 - طرح‌هاي ارثي: مندلي ، مولتي فاكتوريال، پلي ژنتيك و كروموزومال؛

3 – پلي مورفيسم ژنتيك و سيتوژنيك

4 – ساختمان و عملكرد كروموزوم؛

5 – انجام كاريو تايپ و banding ‌( كشت خون) سلول‌هاي مايع آمنيوتيك و بافت.

قارچ‌شناسی در آسيب‌ شناسی

هدف اين بخش از آموزش آسيب شناسی و كسب مهارت لازم توسط دستياران در موارد زير است:

آ – چگونگي تغييرات مورفولوژيك ناشي از تأثير قارچ‌ها؛

ب – آسيب‌ شناسي ايجاد تغييرات مورفولوژيك، علايم باليني ايجاد شده و چگونگي ارتباط علايم باليني با تغييرات ياد شده

پ – نحوة جداسازي ، چگونگي كشت ، تغييرات بيوشيميايي و بالاخره تشخيص ارگانيزم‌ و تست‌هاي حساسيت.

دستيار آسيب‌شناسي بايد در پايان دوره آموزش تخصصي خود در مورد عوامل قارچ شايع، نام‌گذاري ( تاكسونومي ) و روشهاي تشخيصي را بداند.

بدين منظور دستيار بايد در پايان دوة دستياري خود:

1 – با مفاهيم، تعاريف، خصوصيات و اشكال مورفولوژيك زير آشنا باشد:

الف – fungal colony؛

ب – ساختمان yeast و هايفه؛

پ – ساختمان‌هاي توليد مثل جنسي و غير جنسي؛

ت – سرعت رشد؛

ث – دماي مناسب رشد ؛

ج – جلوگيري از رشد توسط سيكلوهگزاميد ؛

چ – دي مورفيسم؛

ح – آزمايش‌هاي ايمونولوژيك در قارچ‌شناسي

2 – با روشهاي تشخيص آزمايشگاهي قارچ‌ها، شامل موارد زير، آشنا باشد:

الف – جمع‌آوري نمونه ؛

ب – مطالعه مستقيم ( ديد لام مستقيم)؛

پ – آشنايي با اصول كلي جدا كردن قارچ‌ها در كشت؛

ت – تكنيك‌هاي استفاده شده براي مطالعه مورفولوژيك قارچ‌ها؛

ث – اصول انجام آزمايش‌هاي تعيين حساسيت.

3 – با عفونتهاي شايع yeast‌ها، شامل كانديدا، كريپتوكك و مالسزيا آشنا باشد.

4 – با قارچ‌هاي دي مورفيك شايع مثل هيستوپلاسما كپسولاتوم ، Blastomyces dermatitdis و coccidioides immitis آشنا باشد.

5 – با درماتوفيت‌ها، شامل ميكروسپوروم ، تريكوفايتون و اپيدرماتوفايتون فلوكوزوم از نظر:

الف – تظاهرات باليني و

ب – راه‌هاي تشخيصي آزمايشگاهي و تعيين كفايت تشخيصي آن آشنا باشد.

6 – با گونه‌هاي hypomycetes, (Rhizopus) Zygomycetes ( آسپرژيلوس) و پنوموسيستيس كاريني ، از نظر:

الف – ريسك فاكتورها؛

ب – علايم باليني ؛

پ – پاتولوژي عفونت آن؛ و

ت – راه‌هاي تشخيصي آزمايشگاهي و تعيين كفايت آن

/آشنايي كلي داشته باشد.

مديريت آزمايشگاه

با علم به اينكه يكي از وظايف اصلي متخصصان آسيب‌شناسي مديريت و هدايت فعاليتهاي آزمايشگاه اعم از تداركات، تجهيزات، مالي، پرسنلي و وضع مقررات كاري و اداري براي اطمينان از صحت، دقت، تسهيل وتسريع فعاليتهاي تشخيصي آزمايشگاه است.

اهداف زير در دورة آموزش دستياران آسيب‌شناسی بايد در نظر قرار گيرد:

1 – دستيار بايد در پايان دورة آموزش تخصصي خود بتواند، در رابطه با نقش واحد مستقل آزمايشگاه در يك بيمارستان مسايل و مشكلات به وجود آمده در مورد كار اين واحد را تجزيه و تحليل كرده براي آنها راه حل مناسب ارايه دهد.

2 – دستيار بايد در پايان دوره آموزشي تخصصي خود در خصوص موارد زير آشنايي كافي كسب كرده باشد.

- نقش مسؤول و آزمايشگاه باليني در ارتباط با فعاليتهاي تشخيصي آزمايشگاه؛

- ساختار و مديريت بيمارستان؛

- نقش و عملكرد كاركنان واحدهاي مختلف بيمارستان؛

- برنامه‌ريزي، اجرا و كنترل كيفي فعاليتهاي تشخيصي آزمايشگاه؛

- نحوه به كارگيري و مديريت نيروي انسان؛

- مديريت مالي آزمايشگاه؛

- تعيين وظايف و ميزان كار كاركنان واحدهاي مختلف آزمايشگاه؛

- مديريت پذيرش، آزمايش و پاسخ‌دهي در خدمات آزمايشگاهي؛

- مكانيزه كرن امور آزمايشگاه ( كامپيوتر ، سيستم‌هاي اتوماتيك آناليز و آزمايش)؛

- طرح و برنامه‌ريزي فضاي كاري آزمايشگاه .

- اصول پايه مديريت و چگونگي برخورد با موارد مشكل زاي مديريتي.

مهارتهای آموزشی

دستيار آسيب‌شناسي بايد در طي دورة آموزشي تخصصي خود بتوانند نمونه‌ها و اسلايدهاي آموزشي را تهيه و تنظيم كرده ‌، با استفاده از مراجع و كتابخانه‌ به كاركنان بيمارستان و ساير گروههاي پزشكي ارايه دهد.

همچنين انتظار اين است كه دستيار طي دورة آموزشي خود تجربة آموزش به ديگران را كسب نمايد و بتواند مطالب را به كاركنان فني آزمايشگاه، دانشجويان پزشكي ( با شركت در كلاسهاي آنها‌) و دانشجويان علوم آزمايشگاهي و ساير فراگيران ارايه دهد.

دستيار آسيب شناسي در پايان دوره آموزش تخصصي خود بايد بتواند خود را در حد تأمين رضايت سوپراويزها و هم رديفان خود براي ارايه جلسات آموزشي و كنفرانس‌ها آماده سازد.

ويروس‌ شناسی در آسيب شناسی (viropathology)

هدف اين بخش از آموزش آسيب‌شناسي دستياران با بررسي، تشخيص و فهم اهميت و ارزش باليني آزمايش‌هاي ويروس‌شناسي بر روي مواد و اجزاي مختلف بدن به منظور دستيابي به تشخيص عامل بيماري‌زا و تعيين پيش‌آگهي آن است.

دستيار آسيب شناسی بايد در پايان دوره آموزش تخصصی خود؛

1 – از نظر تئوري با موارد شايع clinical viral infection syndrome آشنا باشد.

2 – با اصول كلي كشت ويروسي آشنا باشد.

3 – با اصول تشخيص آزمايشگاهي از طريق Ab assay و Ag detection by dricet fluorescence و enzyme immunoassay آشنا باشد.

4 – بتواند آزمايش‌هاي سرولوژي ويروسي (viral serology) را در مورد بيماريهاي رايج ويروسي انجام دهد.

5 – نحوه جمع آوري و حمل و نقل نمونه را بداند وبتواند انجام دهد.

6 – با آزمايشگاه‌هايي كه توان انجام آزمايش‌هاي اختصاصي ويروس شناسي را دارند . از نظر محل و اينكه چه وقت و چگونه از آنها استفاده كند، آشنا باشد و نحوة تفسير جوابهايي را كه از اين آزمايشگاه‌ها مي‌آيد بداند.

7 – موارد شايع كه دستيار دربارة آنها بايد بداند عبارت است از :

آ – عفونت‌هاي ويروسي پوستي – مخاطي؛

ب – عفونتهاي ويروسي شامل آنفلوانزا و Respiratory syncytial virus bronchiolitis group

پ- منونوكلئوز عفوني و عفونتهاي وابسته ؛

ت – عفونتهاي ويروسي مادرزادي و پره‌ناتال شامل سيتومگالوويروس ، روبلا، هرپس، HIV و آنترويروس‌ها؛

ث – مننژيت و آنسفاليت ويروسي؛

ج – بيماريهاي بثوري ويروسي ؛

چ- عفونتهاي ويروسي دستگاه تناسلي زنان مانند HPV؛

ح – گاستروآنتريتهاي ويروسي؛

خ – هپاتيهاي ويروسي؛

د – HIV

هماتولوژی وهماتو پاتولوژی

1 – دستيار دورة آسيب‌شناسي بايد به نحوي دانش نظري لازم را كسب نمايد كه در پايان دوره آموزش تخصصي خود قادر باشد در هر يك از عنوانهاي زير و اجزاي آنها مطالب درستي را طبق كتب مرجع به طور كتبي يا شفاهي ارايه نمايد؛

الف –اريتروپويزيس شامل توليد ، بقا عملكرد وتخريب گويچه‌هاي سرخ به همراه ساختمان طبيعي و غير طبيعي آنها و چگونگي اختلال در هر يك از زمينه‌هاي فوق نظير انواع كم خوني‌ها به علل مختلف و پلي سيتمي‌ها؛

ب – گرانولوپوزيس شامل توليد ، تكامل ، مسير زندگي و تخريب گرانولوسيت‌ها در خون محيطي و مغز استخوان و عملكرد اين سلول‌ها و بيماريهاي وابسته نظير لكوپني ، لكوسيتوز، لوسمي همراه با تظاهرات خون محيطي و مغز استخوان و نسوج و عيوب عملكرد اين سلول‌ها در سندرم‌هاي مختلف؛

پ – پلاكت‌ها شامل توليد، بقا وتخريب با ساختمان طبيعي و غير طبيعي آنها به همراه بررسي سيستم‌ انعقادي از جمله نقش ديواره عروق، فاكتورهاي انعقادي فيبرينوليز، پاتوژنز و مكانيسم‌ اعمال انعقادي و ضدانعقادي در زمان سلامت و بيماري؛

ت – سيستم لنفاوي شامل چگونگي توليد لنفوسيت‌ها و پلاسماسل‌ها، لنفوسيت‌هاي خون محيطي، مورفولوژي و ساختمان گره‌‌هاي لنفاوي و طحال، چگونگي حركت و عملكرد ماكروفاژها، تظاهرات خوني بيماريهاي نسوج لنفاوي و شناخت بيماريهاي لنفاوي اوليه وعكس‌العمل اين بيماريها در خون محيطي و مغزاستخوان، شناخت بيماريهاي نئوپلاستيك نسج لنفاوي و لوسمي‌ها به همراه شناخت شاخص‌هاي سلولي آنها؛

ث – ايمونولوژي و بانك خون شامل بررسي گروه‌هاي خوني ،توارث آنها‌، تكوين آنتي‌ژنها و توليد آنتي‌بادي‌هاي مربوط بيماريهاي هموليتيك وابسته به نوزادان و بزرگسالان همراه با چگونگي حضور و طرز بررسي آنتي‌بادي‌ها؛

ج – سيستم ايمني و سلول‌هاي مسؤول از نظر ساختمان و چگونگي عملكرد و شاخص اين سلول‌ها به طور طبيعي و غير طبيعي .

2 – دستيار آسيب شناسي بايد در پايان دوره آموزشي تخصصي خود:

الف – بر اساس يافته‌هاي باليني، آزمايش‌هاي هماتولوژيك كافي را در هر يك از زمينه‌هاي فوق براي دستيابي به تشخيص قطعي طراحي نموده، در صورت لزوم به پزشك معالج پيشنهاد نمايد.

ب – بتواند بر اساس يافته‌هاي آزمايشگاهي موارد طبيعي وغير طبيعي را تشخيص داده، اهميت باليني آنها را بداند و بتواند بررسي‌هاي مناسب بيشتري را توصيه نمايد. براي مثال با در دست داشتن يك هموگلوبين كمتر از طبيعي بايد فهرستي از انواع و اشكال كم خوني‌ها را بر اساس خون محيطي واندكس‌هاي گلبولي را تهيه كند و روش افتراق آنها را از يكديگر بداند.

پ – ضمن اطلاع كافي از چگونگي آماده نمودن بيمار بتواند نمونه‌گيري از خون و مغز استخوان را انجام داده، نمونه بدست آمده را براي نگهداري و آزمايش آماده نمايد، و ضمن توانايي در انجام آزمايشهاي روزمره، وسايل و امكانات اين آزمايش اعم از دستي واتوماتيك را شناخته، مشكلات روشهاي اين آزمايش‌ها را تشخيص دهد ، تا در صورت لزوم قادر باشد روشهاي معيوب را اصلاح و كنترل نمايد.

ت – با اساس آزمايش‌ها و تكنولوژي‌هاي پيشرفته آشنا بوده، روشهاي مربوط را در طي دوره‌هاي چرخشي در مراكز پيشرفته هماتولوژي آموخته باشد، به طوري كه در صورت فراهم آمدن امكانات بتواند آنها را راه‌اندازي نمايد و به هر حال بايد بتواند بركلية آزمايش‌هاي هماتولوژيك اعم از پيشرفته و معمول ، نظارت داشته نتايج حاصل از تفسير نموده و نقش و محدوديت هر يك را بداند.

ث – بتواند بر بانك خون نظارت كافي داشته باشد.

ج – در مورد روش‌هاي درست ثبت و گزارش نتايج آزمايي ها در بخش‌هاي هماتولوژي و بانك خون اطلاع وتجربه كافي حاصل نموده باشد.

چ – از دستورالعمل‌هاي هر يك از زمينه‌هاي هماتولوژي از جمله روشهاي نمونه‌برداري، پونكسيون مغز استخوان ، نگاهداري و انجام اين آزمايش‌ها اطلاع داشته، بتواند مطالب جديد ومطابق دانش روز را به دستور العمل‌هاي قبلي موجود در بخش اضافه نمايد.

فعاليتهاي عملي كه دستيار آسيب‌شناسي در حيطة هماتولوژي وهماتوپاتولوژي بايد فراگير در سه گروه زير جاي گيرد:

گروه I: آزمايش‌هايي كه بايد شخصاً قادر به انجام و نظارت بر انجام آن باشد.

گروه II: آزمايش‌هايي كه بايد توانايي نظارت بر انجام آن را داشته باشد.

گروه III: آزمايش‌هايي كه بايد ضمن توانايي تفسير، لزوم ارجاع، نحوة ارسال و مراكز ارجاع آن را بشناسد.

گروه I:

1 – هموگلوبين به روش شيميايي ( اعم از اسپكتروفتومتري يا اتوماتيك )

2 – هماتوكريت ؛

3 – شمارش گويچه‌هاي سفيد و سرخ به روش هموسيتومتري و اتوماتيك، و نيز تفكيك سلولهاي خوني؛

4 – شمارش پلاكت‌ها( مستقيم و اتوماتيك)؛

5 – محاسبة اندكس‌هاي گلبولی ؛

6 – شمارش رتيكولوسيت‌ها؛

7 – آماده كردن و رنگ آميزي اسمير خون به روشهاي رومانوفسي و نيز رنگ آهن؛

8 – ثبوت و رنگ آميزي اسمير مغز استخوان ( رايت، گيمسا، آهن)؛

9 – بررسي مورفولوژي سلولهاي خوني در مغز استخوان و خون محيطي، و بررسي آهن مغز استخوان؛

10 – اندازه‌گيري سديمان گويچه‌هاي سرخ؛

11 – آزمايش‌ سلول‌هاي LE و بررسي فاكتور ضد هسته‌اي و آنتي بادي هتروفيل؛

12 – رنگهاي اختصاصي براي اجسام هاينز ، هموگلوبين H و هموگلوبين F، رنگ سودان سياه ، پاس، پراكسيداز ، آلكالن فسفاتاز و NBT؛

13 – آزمايش‌ شكنندگي اسموتيك ؛

14 – آزمايش سيكلينگ براي آنمي داسي شكل ؛

15 – كومبز مستقيم و غير مستقيم ( آنتي‌بادي‌هاي سر و گرم، ناكامل و كامل )؛

16 – بررسي هموگلوبين پلاسما و ادرار؛

17- بررسي كمي هموگلوبين F؛

18 – بررسي پروتئين بنس – جونز (B.J)

19 – زمان سيلان و انعقاد

20 – زمان ترومبوپلاستين پارسيل فعال؛

21 – زمان پروترومبين ، ترومبين و ژنراسيون ترومبوپلاستين؛

22 – زمان حل شدن لختة فيبرين؛

23 – اندازه‌گيري FDP و فيبرينوژن.

24 – آزمايش‌هاي اتوهموليز؛

25 – انجام آزمايش گلوكز – 6 فسفات دهيدروژناز.

گروه II:

1 – الكتروفورز هموگلوبين به روش استات سلولز يا ژل آگار و هموگلوبين A2 به روش كمي؛

2 – آزمايش Ham و سوكروز در PNH؛

3 – اندازه‌گيری متهموگلوبين و سولفهمو گلوبين؛

4 – اندازه گيري فريتين سرم؛

5 – بررسی فاكتورهاي انعقادی مخصوصاً فاكتور8؛

6 – بررسی ويتامين B12، اسيد فوليك، فاكتور داخلي و آنتی بادی آن؛

7 – آزمايش شيلينگ،

8 - الكتروفورز و ايمونوالكتروفورز ادرار؛

9 – انجام آزمايش پيرووات كيناز،

گروه III:

1 – آزمايش‌هاي فونكسيونل پلاكت‌ها‌( چسبندگي، فاكتور3، اگريگاسيون ، آدرنالين، كلاژن رسيتوستين)؛

2 – بررسي رسپتورهاي لنفوسيت‌ها و منوسيت‌ها توسط گيرنده‌هاي ايمونولوژيك آنها؛

3 – آزمايش‌هاي كينتيك گويچه‌هاي سرخ و سفيد؛

4 – بررسي هموگلوبين‌هاي بي‌ثبات

5 – فلوسيتومتری.