برای دریافت مشاوره و خدمات سفارش نگارش پروپوزال و پایان نامه می توانید با موسسه ماد دانش پژوهان تماس حاصل فرمایید:
شماره تماس:
ارسال پیام واتساپ:
تحولات فناوری، نظام آموزشی را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. ابزارهایی مانند هوش مصنوعی، واقعیت مجازی و پلتفرمهای یادگیری آنلاین، فرصتهای تازهای برای ارتقای کیفیت آموزش فراهم کردهاند. اما در کنار این فرصتها، چالشهایی مانند وابستگی بیش از حد دانشآموزان به فناوری، شکاف دیجیتال و فقدان مهارت معلمان در استفاده از این ابزارها وجود دارد. بررسی تأثیر واقعی فناوریهای نوین بر فرآیند یادگیری و انگیزش دانشآموزان، یکی از مسائل کلیدی علوم تربیتی امروز است.
در بسیاری از مناطق، بهویژه مناطق محروم، دانشآموزان به آموزش باکیفیت و منابع آموزشی کافی دسترسی ندارند. شکاف طبقاتی، اقتصادی و جغرافیایی موجب ایجاد نابرابریهای آموزشی شده است. عدالت آموزشی، یکی از اهداف مهم اسناد ملی و بینالمللی است، اما هنوز تحقق کامل آن در ایران و بسیاری از کشورها با چالش روبهروست. بررسی راهکارهای تحقق عدالت آموزشی و کاهش تبعیضهای تحصیلی از مسائل مهم پژوهشی در علوم تربیتی به شمار میرود.
معلمان نقش اصلی در تحول نظام آموزشی دارند. در شرایطی که محتوای آموزشی و شیوههای تدریس به سرعت تغییر میکند، بسیاری از معلمان آمادگی کافی برای استفاده از رویکردهای نوین آموزشی را ندارند. ضعف در آموزش ضمن خدمت، فشارهای کاری و کمبود انگیزه باعث افت کیفیت تدریس میشود. پژوهش درباره مدلهای نوین تربیت معلم و ارتقای مهارتهای حرفهای آنها از مسائل ضروری در علوم تربیتی است.
نظامهای آموزشی مدرن بر اهمیت مهارتهای غیرشناختی مانند مدیریت هیجانها، خودآگاهی، حل تعارض و مهارتهای ارتباطی تأکید دارند. در حالیکه تمرکز سنتی بر دروس نظری باعث کمرنگ شدن آموزش این مهارتها در مدارس شده است. بررسی رابطه بین آموزش مهارتهای زندگی، ارتقای هوش هیجانی و بهبود عملکرد تحصیلی دانشآموزان یکی از موضوعات کاربردی در علوم تربیتی محسوب میشود.
با تغییر سریع دانش و مهارتهای موردنیاز بازار کار، آموزش مادامالعمر به یک ضرورت جهانی تبدیل شده است. با این حال، بسیاری از بزرگسالان به دلایل شغلی، اقتصادی و اجتماعی فرصت کافی برای ادامه آموزش ندارند. بررسی موانع، انگیزهها و الگوهای یادگیری در بزرگسالان و طراحی مدلهای مناسب برای آموزش مستمر، موضوعی اساسی در گرایشهای مختلف علوم تربیتی است.
RQ: استفاده از فناوریهای نوین (هوش مصنوعی و واقعیت افزوده) چه تأثیری بر یادگیری و انگیزش دانشآموزان دارد؟
فرضیهها:
فناوریهای نوین یادگیری را جذابتر و کارآمدتر میکنند.
استفاده از واقعیت افزوده باعث افزایش انگیزش در فرآیند یادگیری میشود.
هوش مصنوعی میتواند آموزش شخصیسازیشده و بهبود عملکرد تحصیلی را تقویت کند.
اهداف:
سنجش اثر فناوریهای آموزشی نوین بر پیشرفت تحصیلی.
بررسی نقش انگیزش در یادگیری فناورانه.
طراحی چارچوبی برای ادغام فناوریهای نوین در مدارس.
روش تحقیق: شبهتجربی – استفاده از کلاسهای مجهز به فناوری در برابر کلاس سنتی، پرسشنامه انگیزش تحصیلی، آزمون عملکرد تحصیلی.
مدل مفهومی:هوش مصنوعی + واقعیت افزوده → انگیزش تحصیلی → پیشرفت تحصیلی
RQ: چگونه میتوان عدالت آموزشی را در دسترسی به آموزش باکیفیت برای دانشآموزان مناطق محروم تحقق بخشید؟
فرضیهها:
نابرابری اقتصادی بیشترین تأثیر منفی را بر عدالت آموزشی دارد.
سیاستهای حمایتی و منابع دیجیتال میتوانند شکاف آموزشی را کاهش دهند.
عدالت آموزشی مستقیماً بر کیفیت یادگیری دانشآموزان اثرگذار است.
اهداف:
شناسایی عوامل مؤثر بر نابرابری آموزشی.
ارائه راهکارهای عملی برای تحقق عدالت آموزشی.
بررسی اثربخشی آموزش دیجیتال در کاهش شکاف آموزشی.
روش تحقیق: کیفی–کمی (ترکیبی): پرسشنامه + مصاحبه با معلمان و مدیران مدارس مناطق محروم.
مدل مفهومی:وضعیت اقتصادی-اجتماعی → دسترسی به آموزش باکیفیت → عدالت آموزشی → کیفیت یادگیری
RQ: آموزشهای ضمن خدمت و مهارتهای حرفهای چه نقشی در بهبود کیفیت تدریس معلمان دارند؟
فرضیهها:
دورههای ضمن خدمت متناسب با فناوریهای نوین موجب ارتقای کیفیت آموزش میشوند.
انگیزش شغلی رابطه مستقیمی با توسعه مهارتهای حرفهای دارد.
ضعف در مهارتهای نوین آموزشی، کیفیت تدریس را کاهش میدهد.
اهداف:
تحلیل وضعیت فعلی آموزش ضمن خدمت معلمان.
ارائه الگوهای نوین برای ارتقای مهارتهای حرفهای.
بررسی ارتباط بین انگیزش شغلی و کیفیت تدریس.
روش تحقیق: پیمایشی + تحلیل داده با روش معادلات ساختاری (SEM).
مدل مفهومی:آموزش ضمن خدمت → مهارتهای حرفهای → انگیزش شغلی → کیفیت تدریس
(این مورد را قبلاً آماده کردیم، ولی اینجا برای تکمیل پکیج آورده میشود)
RQ: آیا آموزش مهارتهای زندگی و تقویت هوش هیجانی میتواند موجب بهبود پیشرفت تحصیلی دانشآموزان شود؟
فرضیهها:
آموزش مهارتهای زندگی باعث افزایش پیشرفت تحصیلی میشود.
هوش هیجانی بالاتر با موفقیت تحصیلی رابطه مستقیم دارد.
ترکیب هر دو، بیشترین اثرگذاری را دارد.
اهداف:
بررسی رابطه بین مهارتهای زندگی و موفقیت تحصیلی.
تحلیل نقش هوش هیجانی در عملکرد آموزشی.
طراحی مدل آموزشی تلفیقی.
روش تحقیق: شبهتجربی – اجرای برنامه آموزشی مهارتهای زندگی و آزمون پیشرفت تحصیلی.
مدل مفهومی:مهارتهای زندگی + هوش هیجانی → انگیزش تحصیلی → پیشرفت تحصیلی
RQ: چه عواملی بر انگیزه و مشارکت بزرگسالان در برنامههای آموزش مادامالعمر اثرگذار است؟
فرضیهها:
نیازهای شغلی مهمترین عامل انگیزش در یادگیری بزرگسالان است.
موانع اقتصادی و زمانی بیشترین محدودیت برای یادگیری مداوم ایجاد میکنند.
آموزشهای انعطافپذیر (آنلاین و ترکیبی) مشارکت بزرگسالان را افزایش میدهد.
اهداف:
شناسایی موانع و انگیزههای یادگیری بزرگسالان.
بررسی نقش فناوری در یادگیری مستمر.
ارائه الگوی پیشنهادی برای ارتقای آموزش مادامالعمر.
روش تحقیق: پیمایشی (پرسشنامه + مصاحبه)؛ تحلیل با نرمافزارهای آماری.
مدل مفهومی:نیازهای شغلی + موانع یادگیری → انگیزش یادگیری → مشارکت در آموزش مادامالعمر
با توسعه فناوری بلاکچین و قراردادهای هوشمند، نحوه تنظیم، اجرا و ضمانت اجرای قراردادهای خصوصی دستخوش تغییرات اساسی شده است. چالش اصلی این است که قوانین فعلی بسیاری از کشورها هنوز چارچوب دقیقی برای حل اختلافات ناشی از قراردادهای دیجیتال ارائه نکردهاند. پژوهش در این حوزه میتواند به تدوین چارچوب حقوقی مدرن و مطابقت با تحولات فناوری کمک کند.
در معاملات خصوصی آنلاین، حفظ حریم خصوصی و دادههای شخصی یکی از مسائل حیاتی است. با وجود قوانین محدودیت دادهها (مثل GDPR)، هنوز بسیاری از قراردادها و توافقنامههای تجاری حفاظت کافی از اطلاعات شخصی ارائه نمیدهند. بررسی تعارض میان حقوق خصوصی و حریم شخصی میتواند مبنای پژوهشی کاربردی و ترند باشد.
استفاده از سیستمهای هوش مصنوعی در ارائه خدمات خصوصی و تجاری، مسئله مسئولیت مدنی را پیچیده کرده است. به ویژه زمانی که خطا یا خسارت توسط یک سیستم هوشمند رخ میدهد، تعیین مسئولیت قانونی میان تولیدکننده، توسعهدهنده و کاربر نیازمند بررسی دقیق حقوقی است.
با رشد تولید محتوای دیجیتال و فناوریهای چندرسانهای، حفاظت از حقوق مالکیت فکری در بستر دیجیتال به چالشی حقوقی تبدیل شده است. سوال اصلی این است که چگونه قوانین سنتی حقوق خصوصی میتوانند با نیازهای حقوق مالکیت فکری دیجیتال همگام شوند؟
افزایش معاملات بینالمللی و فضای آنلاین نیاز به روشهای حل اختلاف سریع و کارآمد را افزایش داده است. داوری خصوصی و سامانههای حل اختلاف آنلاین (ODR) به عنوان جایگزینی برای دادگاههای سنتی مطرح شدهاند، اما هنوز جنبههای حقوقی و ضمانت اجرایی آنها نیازمند پژوهش و تحلیل دقیق است.
پروپوزال خلاصه
چگونه قراردادهای هوشمند میتوانند چارچوب حقوق خصوصی را تغییر دهند و چه چالشهای قانونی در زمینه تنظیم، اجرا و ضمانت اجرای آنها وجود دارد؟
قراردادهای هوشمند باعث افزایش سرعت و دقت اجرای تعهدات خصوصی میشوند.
قوانین حقوق خصوصی موجود قادر به پوشش کامل اختلافات ناشی از قراردادهای هوشمند نیستند.
تدوین چارچوب حقوقی خاص برای قراردادهای دیجیتال میتواند کاهش اختلافات و افزایش اعتماد طرفین را تضمین کند.
شناسایی مزایا و محدودیتهای قراردادهای هوشمند در حقوق خصوصی.
تحلیل چالشهای قانونی و حقوقی ناشی از اجرای قراردادهای دیجیتال.
ارائه پیشنهادهایی برای ایجاد چارچوب قانونی مدرن و تطبیقی.
روش: تحلیل کیفی حقوقی
بررسی قوانین و مقررات ملی و بینالمللی مرتبط با قراردادها و فناوری بلاکچین.
مطالعه تطبیقی روی نمونههای قرارداد هوشمند در کشورها و حوزههای مختلف.
مصاحبه با حقوقدانان و کارشناسان فناوری حقوقی.
فناوری بلاکچین و قرارداد هوشمند
↓
اجرا و تحقق تعهدات طرفین
↓
چالشها و خلاهای حقوقی موجود
↓
تدوین چارچوب حقوقی جدید
↓
کاهش اختلافات و افزایش اعتماد
این مدل نشان میدهد که فناوری قرارداد هوشمند، ضمن ایجاد فرصتهای قانونی و عملیاتی، نیازمند چارچوب حقوقی جدید برای تضمین اجرای درست و کاهش اختلافات است.
خلاصه: بلاکچین، سرعت و دقت اجرای قرارداد، نیاز به چارچوب حقوقی جدید
2. حمایت از دادههای شخصی در معاملات خصوصی
RQ: چگونه قوانین حقوق خصوصی میتوانند حفاظت از دادههای شخصی در معاملات خصوصی آنلاین را تضمین کنند؟
فرضیهها:
قوانین فعلی حفاظت از دادهها در معاملات خصوصی ناقص و ناکافی هستند.
اجرای سازوکارهای حقوقی مدرن میتواند ریسک سوءاستفاده از اطلاعات شخصی را کاهش دهد.
اهداف:
شناسایی نقاط ضعف قوانین موجود در حمایت از دادههای شخصی.
ارائه راهکارهای قانونی برای تقویت امنیت و حریم خصوصی در معاملات خصوصی.
روش تحقیق: تحلیل قانونی تطبیقی، مطالعه پروندهها و بررسی چارچوبهای حقوقی بینالمللی.
مدل مفهومی:
معاملات خصوصی آنلاین → حفاظت از دادهها → خلاها و ضعفهای قانونی → تدوین چارچوب حقوقی → کاهش ریسک سوءاستفاده
RQ: مسئولیت مدنی ناشی از خطا یا خسارت ایجاد شده توسط سیستمهای هوش مصنوعی در حوزه خصوصی چگونه باید تعیین شود؟
فرضیهها:
مسئولیت مدنی سنتی پاسخگوی پیچیدگیهای هوش مصنوعی نیست.
تدوین مدلهای مسئولیت حقوقی ترکیبی میان توسعهدهنده، تولیدکننده و کاربر میتواند کارآمد باشد.
اهداف:
تحلیل چالشهای حقوقی ناشی از خطاهای هوش مصنوعی.
پیشنهاد چارچوب مسئولیت مدنی نوین برای سیستمهای هوشمند.
روش تحقیق: تحلیل حقوقی پروندهها، مطالعات تطبیقی و مصاحبه با کارشناسان فناوری و حقوق.
مدل مفهومی:
استفاده از AI → خطا یا خسارت → تعیین مسئولیت (توسعهدهنده ↔ تولیدکننده ↔ کاربر) → چارچوب حقوقی پیشنهادی
RQ: قوانین حقوق خصوصی چگونه میتوانند از مالکیت فکری در فضای دیجیتال و آثار چندرسانهای حفاظت کنند؟
فرضیهها:
قوانین سنتی مالکیت فکری نمیتوانند بهطور کامل آثار دیجیتال را پوشش دهند.
تدوین مقررات نوین و سازگار با فضای دیجیتال باعث افزایش امنیت حقوق مالکیت فکری میشود.
اهداف:
تحلیل محدودیتهای حقوقی موجود در حمایت از آثار دیجیتال.
ارائه چارچوب حقوقی مدرن برای حفاظت از مالکیت فکری.
روش تحقیق: مطالعات تطبیقی بینالمللی، تحلیل پروندههای حقوقی دیجیتال و مصاحبه با متخصصان حقوق مالکیت فکری.
مدل مفهومی:
تولید محتوای دیجیتال → نقض احتمالی حقوق → خلاها و محدودیتهای قانونی → تدوین قوانین مدرن → حفاظت از مالکیت فکری
RQ: چگونه سامانههای داوری خصوصی و حل اختلافات آنلاین میتوانند جایگزین مناسبی برای دادگاههای سنتی باشند و چه چالشهای حقوقی دارند؟
فرضیهها:
ODR سرعت و هزینه رسیدگی به اختلافات را کاهش میدهد.
نبود ضمانت اجرایی کافی و چارچوب قانونی روشن، کارایی ODR را محدود میکند.
اهداف:
بررسی مزایا و محدودیتهای ODR در حل اختلافات خصوصی.
ارائه چارچوب قانونی و راهبردی برای افزایش اعتماد و ضمانت اجرایی.
روش تحقیق: مطالعه تطبیقی سیستمهای ODR بینالمللی، تحلیل پروندهها و مصاحبه با داوران خصوصی.
مدل مفهومی:
اختلافات خصوصی آنلاین → ODR → مزایا و محدودیتها → چارچوب قانونی پیشنهادی → افزایش اعتماد و ضمانت اجرایی
گسترش فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی، بهویژه در حوزه آموزش زبان دوم، فرصتهای تازهای برای طراحی سیستمهای شخصیسازیشده یادگیری زبان انگلیسی فراهم کرده است. با این حال، هنوز روشن نیست که این فناوریها تا چه اندازه میتوانند در بهبود مهارتهای اصلی زبانآموزان (خواندن، نوشتن، شنیدن و گفتار) اثربخش باشند. بنابراین نیاز به پژوهشی علمی وجود دارد که میزان تأثیر الگوریتمهای یادگیری ماشین و ابزارهای هوشمند را در مقایسه با روشهای سنتی آموزش زبان بررسی کند.
با پیشرفت سریع سیستمهای ترجمه ماشینی مانند Google Translate و DeepL، ترجمه متون تخصصی به انگلیسی در دسترستر از همیشه شده است. اما مسئله اصلی این است که کیفیت معنایی و انسجام متنهای ترجمهشده تا چه حد قابل اعتماد است، بهویژه در متون علمی و دانشگاهی. این چالش باعث میشود نیاز به پژوهشی نظاممند برای مقایسه کیفیت ترجمه ماشینی و انسانی و بررسی روشهای تلفیقی (Post-editing) بیش از پیش احساس شود.
رشد رسانههای اجتماعی انگلیسیزبان، فضایی برای شکلگیری گفتمانهای جدید در حوزههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایجاد کرده است. یکی از چالشها، بررسی چگونگی بازتولید قدرت و ایدئولوژی در این متون است. پژوهشهای اخیر نشان میدهند که تحلیل گفتمان انتقادی میتواند ابزاری قدرتمند برای فهم این فرآیندها باشد، اما هنوز در زمینه تحلیل دادههای کلان شبکههای اجتماعی کمبود مطالعات جامع وجود دارد.
ادبیات پسااستعماری بهعنوان شاخهای مهم در مطالعات ادبیات انگلیسی، به بررسی تأثیرات استعمار بر هویت، فرهنگ و زبان میپردازد. با وجود رشد این حوزه، هنوز در مورد نحوه بازنمایی مفاهیم هویت چندفرهنگی و مهاجرت در رمانهای معاصر انگلیسی، بهویژه در دهه اخیر، ابهامات زیادی وجود دارد. این خلأ پژوهشی میتواند مبنای مطالعاتی عمیق برای کشف شیوههای نوین بازنمایی هویت در متون ادبی مدرن باشد.
یکی از چالشهای اصلی در آموزش زبان انگلیسی، طراحی آزمونهای دقیق و عادلانه برای سنجش مهارت نوشتاری دانشجویان است. روشهای سنتی ارزیابی، معمولاً ذهنی و وابسته به نظر ارزیاب هستند و این موضوع باعث کاهش روایی و پایایی نتایج میشود. امروزه استفاده از ابزارهای دیجیتال و هوش مصنوعی در ارزیابی نوشتار مورد توجه قرار گرفته، اما هنوز جای پژوهشهای عمیق در زمینه مقایسه دقت و اعتبار این ابزارها با ارزیابی انسانی وجود دارد.
چگونه فناوریهای هوش مصنوعی در آموزش زبان انگلیسی میتوانند مهارتهای چهارگانه زبانآموزان (خواندن، نوشتن، شنیدن و گفتار) را بهبود دهند و چه تفاوتی با روشهای سنتی دارند؟
استفاده از سیستمهای هوشمند مبتنی بر AI باعث افزایش سرعت یادگیری مهارتهای زبان میشود.
تلفیق روشهای سنتی و ابزارهای هوشمند، اثربخشی بیشتری نسبت به استفاده صرف از روش سنتی یا AI دارد.
یادگیری شخصیسازیشده با هوش مصنوعی، انگیزه و مشارکت دانشجویان را افزایش میدهد.
بررسی تأثیر هوش مصنوعی بر بهبود مهارتهای اصلی زبان انگلیسی.
مقایسه اثربخشی روشهای سنتی و هوشمند در آموزش زبان.
ارائه چارچوب عملیاتی برای تلفیق هوش مصنوعی در برنامههای آموزشی.
روش: ترکیبی (Mixed Methods)
کمی: اجرای آزمونهای قبل و بعد از آموزش با ابزار AI و روش سنتی برای سنجش پیشرفت مهارتها.
کیفی: مصاحبه با دانشجویان و معلمان برای بررسی تجربه یادگیری و میزان رضایت.
جامعه آماری: دانشجویان کارشناسی ارشد آموزش زبان انگلیسی در دانشگاههای منتخب.
نمونهگیری: نمونهگیری تصادفی خوشهای (Cluster Random Sampling).
روش آموزش
---------------------
| سنتی AI |
---------------------
↓
یادگیری زبان
(خواندن، نوشتن، شنیدن، گفتار)
↓
انگیزه و مشارکت دانشجویان
↓
اثربخشی کلی آموزش
این مدل نشان میدهد که روش آموزش (سنتی، هوش مصنوعی یا ترکیبی) تأثیر مستقیم بر مهارتهای زبان و انگیزه دانشجویان دارد و نهایتاً اثربخشی کلی آموزش را تعیین میکند.
RQ: چگونه فناوریهای هوش مصنوعی در آموزش زبان انگلیسی میتوانند مهارتهای چهارگانه زبانآموزان را بهبود دهند و چه تفاوتی با روشهای سنتی دارند؟
فرضیهها:
استفاده از سیستمهای هوشمند مبتنی بر AI باعث افزایش سرعت یادگیری مهارتهای زبان میشود.
تلفیق روشهای سنتی و ابزارهای هوشمند اثربخشی بیشتری نسبت به روشهای منفرد دارد.
یادگیری شخصیسازیشده با AI انگیزه و مشارکت دانشجویان را افزایش میدهد.
اهداف:
بررسی تأثیر AI بر مهارتهای زبان انگلیسی.
مقایسه اثربخشی روشهای سنتی و هوشمند.
ارائه چارچوب عملیاتی برای ترکیب AI در برنامه آموزشی.
روش تحقیق: ترکیبی (Mixed Methods)، شامل آزمون پیش/پس و مصاحبه کیفی.
مدل مفهومی:
روش آموزش (سنتی ↔ AI ↔ ترکیبی) → مهارتهای زبان → انگیزه و مشارکت → اثربخشی کلی
RQ: کیفیت معنایی و انسجام متنهای ترجمهشده توسط سیستمهای ماشینی چگونه با ترجمه انسانی مقایسه میشود؟
فرضیهها:
ترجمه ماشینی در متون عمومی قابل قبول است، اما در متون تخصصی دقت کمتری دارد.
ترکیب ترجمه ماشینی و ویرایش انسانی باعث بهبود کیفیت و سرعت ترجمه میشود.
اهداف:
ارزیابی دقت ترجمه ماشینی در متون علمی.
مقایسه ترجمه ماشینی و انسانی.
ارائه مدل تلفیقی بهینه برای ترجمه تخصصی.
روش تحقیق: تحلیل کمی و کیفی متون ترجمهشده + پرسشنامه رضایت مترجمان.
مدل مفهومی:
نوع ترجمه (ماشینی ↔ انسانی ↔ ترکیبی) → دقت معنایی + انسجام → کیفیت کلی ترجمه
RQ: رسانههای اجتماعی انگلیسیزبان چگونه گفتمانهای قدرت و ایدئولوژی را بازتولید میکنند؟
فرضیهها:
پستها و توییتها ابزار بازتولید گفتمانهای اجتماعی و سیاسی هستند.
تحلیل گفتمان انتقادی میتواند تفاوتهای فرهنگی و قدرت را آشکار کند.
اهداف:
شناسایی الگوهای قدرت و ایدئولوژی در شبکههای اجتماعی.
ارائه راهکارهای تحلیل گفتمان مبتنی بر دادههای کلان.
روش تحقیق: تحلیل محتوای کمی و کیفی دادههای شبکههای اجتماعی + نرمافزار تحلیل متن.
مدل مفهومی:
متن رسانه اجتماعی → عناصر قدرت/ایدئولوژی → بازنمایی گفتمان → پیامد اجتماعی
RQ: چگونه رمانهای پسااستعماری انگلیسی، هویت چندفرهنگی و مهاجرت را بازنمایی میکنند؟
فرضیهها:
رمانهای پسااستعماری به بازنمایی تضاد فرهنگها و هویتهای مهاجری میپردازند.
این بازنماییها بر درک مخاطبان از مسائل اجتماعی و تاریخی تأثیر میگذارد.
اهداف:
تحلیل بازنمایی هویت چندفرهنگی در رمانهای پسااستعماری.
بررسی تأثیر بازنمایی بر ادراک مخاطب.
روش تحقیق: تحلیل محتوای متون و مطالعه موردی چند رمان.
مدل مفهومی:
رمان پسااستعماری → بازنمایی هویت و مهاجرت → فهم مخاطب → تأثیر اجتماعی
RQ: استفاده از ابزارهای دیجیتال و AI در ارزیابی مهارت نوشتاری دانشجویان چه تفاوتی با ارزیابی انسانی دارد؟
فرضیهها:
ارزیابی AI دقت و سرعت بیشتری نسبت به ارزیابی سنتی دارد.
ترکیب AI و ارزیابی انسانی میتواند روایی و پایایی بالاتری ارائه دهد.
اهداف:
مقایسه دقت و اعتبار ارزیابی انسانی و ماشینی.
ارائه مدل تلفیقی بهینه برای سنجش مهارت نوشتاری.
روش تحقیق: اجرای آزمونهای نوشتاری + تحلیل کمی و کیفی نتایج + پرسشنامه رضایت شرکتکنندگان.
مدل مفهومی:
روش ارزیابی (انسانی ↔ AI ↔ ترکیبی) → دقت + روایی → سنجش مهارت نوشتاری → اثربخشی آموزش