به نام آنكه جان را فكرت آموخت
دانشجوي پزشكي حداقل از زماني كه بر بالين بيمار حاضر ميشود، با نيم نگاهي به خاتمه دوران پزشكي عمومي به نوعي تمايل خود را به ادامه تحصيل در يكي از رشتههاي تخصصي ارزيابي مينمايد. ولي متأسفانه سيستم آموزشي موجود ما در كشف استعدادها و هدايت مناسب دانشجويان به سمت رشتههاي مورد علاقه آنها از كارايي منابسي برخوردار نبوده، و كمبود امكانات و موقعيتهاي تحصيلي تخصصي نيز عملاً عده كثيري از اين مجموعه توانمند و با استعداد را از ادامة تحصيلات تخصصي باز ميدارد. دبيرخانه شوراي آموزش پزشكي و تخصصي كشور كه در ميانه راه تحصيلات پزشكي قرار دارد به اميد آنكه با تدارك بستري مناسب بتواند مسير شفافتري را حداقل براي بخشي از اين مجموعة مستعد و لايق فراهم سازد، تصور ميكند اطلاع رساني دقيق بدون شك نقش موثري در راهيابي مناسب داوطلبان ادامه تحصيل در سطوح مختلف تحصيلي اعم از تخصصي و فوق تخصصي داشته باشد . چرا كه بدون شك سنگ بناي هر گونه برنامهريزي اصولي، آگاهي كامل از تمامي دادهها و اطلاعاتي است كه به نوعي با برنامه مورد نظر در ارتباطند. از اين رو در جريان آماده سازي كتاب حاضر كه حاصل زحمات چندين ماهة گروه مؤلفين آن است ، تلاش گرديده تا با جمعآوري اطلاعات مرتبط ، مرجع مناسبي براي مراجعة پزشكان عمومي ، دستياران ، متخصصين و نيز دست اندر كاران امور آموزشي كشور فراهم گردد . به اميد آنكه اين اقدام از يكسو مورد اقبال مخاطبين خود قرار گرفته و از سوي ديگر مسؤولين بعدي دبير خانه را نيز به ادامه اين مسير ترغيب نمايد .
دبيرخانه شوراي آموزش پزشكی و تخصصی كشور
سخن يادگار است و ما رفتنی به گيتی نماند مگر گفتنی (حكيم فردوسي)
مقالی كه پيش رو داريد، حاصل 10 ماه تحقيق و تفحص در سيستم آموزش تخصصی پزشكی است. تحقيقی كه حداقل برای دستاندركاران آن، روشنگر بسياري از نقاط ضعف و بعضاً نقاط قوت سيستم آموزشي پزشكي بوده است.
هدف نگارش اين مقال، معرفي تواناييهاي آموزشي و درماني دانشگاههاي علوم پزشكي كشور به داوطلباني است كه قصد ادامه تحصيل در يكي از رشتههاي تخصصي پزشكي را دارند . با اين هدف كار نظري و عملي تدوين اين مجموعه از بهمن ماه 1376 آغاز و در شهريور ماه 1377 خاتمه يافت. جمعآوري اطلاعات با ارسال پرسشنامهها و مراجعه به كلية دانشگاههاي واجد دورههاي آموزشي تخصصي انجام پذيرفت .اطلاعات هر دانشگاه در چند نوبت بازنگري و تصحيح شد و در نهايت پرسشنامههاي تكميل شده با تأييد و مهر دانشگاههاي ذيربط، جهت ارايه در مجموعه حاضر مورد پردازش قرار گرفت . ذكر اين نكته الزامي است كه اطلاعات جمع آوري شده مربوط به نيمسال دوم سال تحصيلي 77-1376 ميباشد.
اگر چه انگيزه اوليه تدوين اين مجموعه، آشنا نمودن داوطلبان دستياري رشتههاي تخصصي، فوق تخصصي و تحصيلات تكميلي ( فلوشيپ) با امكانات دانشگاههاي واجد دورههاي آموزشي فوقالذكر بود، اما حاصل كار طيف وسيعتري از جامعه پزشكي و بخصوص برنامهريزان آموزشي و بهداشتي را مخاطب قرار ميدهد .
بدون ترديد مهمترين اصل در هر برنامهريزي، شناخت امكانات موجود و عوامل موثر در سيستم مورد نظر است . به بيان خاص، برنامهريزي در آموزش پزشكي ، مستلزم شناخت سيستم آموزشي پزشكي و خدمات بهداشتي درماني است. با در نظر گرفتن اين نكته ميتوان به علت عدم تطابق اهداف مفروض در برنامهريزيها، با نتايج عملي آنها پيبرد . به زعم نگارندگان و دستاندركاران تدوين مقال حاضر، نحوه انبار سازي اطلاعات در دانشگاههاي علوم پزشكي كشور، سيستم آموزش پزشكي را در عمل غير قابل شناسايي ميسازد . عدم دستيابي پژوهشگران به اطلاعاتي كه بطور روزمره در دانشگاههاي كشور مكرراً مورد ثبت و ضبط قرار ميگيرد ، شاهدي براين مدعا است.
گروه تدوين كنندة اين مجموعه مدعي بالاترين ميزان دقت، براي اطلاعات مندرج در كتاب هستند. با اين حال خود را از خطا مبري نميدانند . اميدواريم خوانندگان گرامي در اين قدم نخست ، پوزش ما را در مورد اشتباهات احتمالي و نقايصي كه براي آن دليلي جز بيتجربگي نميدانيم ، بپذيرند.
سخن آخر اين كه، سال 1998 ، هشتاد و سومين ويرايش كتاب Gradduate Medical Education Directory منتشر شد. اميدواريم و برآنيم تا كتاب حاضر آخرين ويرايش آن نباشد .
سخن آغازين
گسترش روز افزون دانش پزشكي در عصر حاضر از يك سو موجب تنوع رشتههاي تخصصي و فوق تخصصي و از سوي ديگر وسعت حيطه عملكرد و دانستهها در هر يك از رشتهها گرديده است. شاخههاي مختلف علوم پزشكي از لحاظ سهم مباحث تئوريك، استفاده از فناوري و اقدامات باليني و عملي با يكديگر تفاوتهاي عمدهاي دارند. شكي نيست كه پيشرفت هر يك از شاخههاي علوم پزشكي دراين مرز و بوم منوط به حضور متخصصين توانمند و محققين پر تلاش در آن رشته است و اين امر ميسر نميشود مگر از طريق شناخت استعدادها و علايق پزشكان جوان و هدايت آنها به سوي رشتههايي كه امكان بهرهگيري موثر از توانمندي ذاتي خويش را بيابند و تلاش چندين ساله ايشان به ثمر نشيند.
اطلاع رساني مناسب و دقيق به شركتكنندگان در آموزش پذيرش دستيار تخصصي، گامي در جهت هدايت صحيح استعدادها و پيش نيازي براي تربيت نيروي تخصصي توانمند در دانشگاههاي علوم پزشكي كشور به حساب ميآيد . دراين ميان آنچه نبايد ناديده گرفته شود، نقش خطير نظام آموزش پزكشي ، در سطح وزارتخانه و دانشگاه، در به بار نشاندن اين استعدادها و تربيت نيروي تخصصي لايق و كارآمد است.
گردآوردندگان اين مقال اميدوارند كه ثمرة تلاش ايشان در امر خطير اطلاعرساني حرفهاي به جامعه پزشكي موثر واقع گردد و در پيشرفت دانش پزشكي در كشور سهمي داشته باشد .